معلم

آموزش

معلم

آموزش

جایگاه پرورش حس دینی در تربیت کودکان

جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان چیست؟

جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان نویسنده :محمد قمی فر

انسان با حضور درصحنه های متفاوت حیات اجتماعی از دوعامل تعیین کننده متاثر می شود .
الف ) برداشت های ذهنی
ب ) احساسات و عواطف
مقوله های مهمّی که چگونگی نگرش (1) آدمی را نسبت به جهان هستی ، محیط اطراف و ارزشهای حاکم بر خانه و جامعه وروش های تربیت بوجود می آورند .
آنچه که باعث برداشت های ذهنی می شود ، گیرنده های حسیِ موجود در شاکله عاطفی ، روانی و حرکتی انسان است که از طریق زندگی اجتماعی و فردی ، اطلاعات اولیه را جذب نموده و با فرآیند پیچیده ای مورد تجزبه و تحلیل قرار می دهد تا آگاهی های مورد نیاز زندگی خویش را در حوزه شناختی قرار دهد .
اطلاعات ارسال شده به این حوزه ، پس از هماهنگ شدن و مقایسه با دانسته های قبلی ، احساس جدیدی را بوجود می آورند که به درجاتی در دوحالت خوشایند و ناخوشایند متصوّر خواهد شد و چنین رمزهائی می تواند عواطف ساختاری فرد را زمینه سازی نماید .
احساسات و عواطف کسب شده مهمترین نقش را در تکوین شخصیت ، تنظیم هدفها و انتخاب روشهای زندگی بجای خواهد گذاشت.
از آنجا که احساس خوشایند باعث یادگیری رفتارهای مطلوب ، پیدایش انگیزه های رفتاری و همانندی انسان به الگو ها و اتصاف به ویژگیهای مورد قبول و شناخته شده خواهد شد ، موقعیت بسیار مهمّی را در زندگی کودکان رقم خواهد زد .
بدیهی است پایدارترین و درعین حال خوشایند ترین یادگیریها ، یادگیری غیر مستقیم و مشاهده ای است زیرا یادگیری مطابق رغبت و انگیزه های موجود ، آگاهانه و بدون جبر و فشار روانی صورت می گیرد (2) و می تواند تمامی حواس انسان را بانوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری متو.جه رفتار مناسبی نماید لازم است توجه خاصی به چنین موقعیت هائی در زندگی کودکان خود نمائیم .
موقعیت و زمینه ای که کودک را بنحو شایسته ای در معرض مشاهده و یادگیری رفتارها و یا تکالیف مذهبی قرار می دهد و آنان را در راستای گرایشهای فطری و ارضای نیازها ی روانی خود تقویت می کند می تواند احساس رضایت قلبی آنان را به ارمغان آورده و در جهت درک بسیاری از مسایل مذهب و دین ، راهنمایی و هدایت نماید.
درک و پذیرشی که بصورت میل و گرایش و موافق فطریات آدمی نشاط و بهجت درونی کودکان را سبب شده و آنها را در مسیر تکاملی زندگی پشتیبانی نماید ، شکوفایی و بالندگی استعدادها را ثمردهی خواهد نمود و آنها را در مسیر تجلی ارزشها و فضیلت های معنوی تقویت خواهد نمود .
تأمین چنین حس نشاط آور ، موافق با نیازهای آدمی توأم با شوق و کنجکاوی در جهت حقیقت جویی ، کشف طبیعت و شکوفایی فطرت، پرورش حس دینی نامگذاری میشود.
برای رسیدن به چنین موقعیت متعالی نیاز به زمینه سازی و آمادگی روان و عواطف کودکمان خواهیم داشت تا در مراحل اولیه ی زندگی خود ، چهره ی شادمان و با نشاط والدین را پس از ارائه هر رفتار مطلوب تجربه نماید و در مراحل بعدی حیات که بعد عقلانی تکامل نسبی خواهد یافت رفتارهای تقلید شده ی خود را موافق دریافت های فکری خویش ببیند و به تثبیت رفتارهای مناسب و مطلوب خود اقدام نماید تا رشد و بالندگی آنان حاصل آید.
برای بررسی جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان لازم است اصول تربیت دینی کودکان مورد توجه قرار گیرد وسهم پرورش حس دینی در گرایش به دین و مذهب و دین باوری مشخص شود تا بهتر بتوانیم از این ابزار در جهت هدایت فرزندانمان استفاده ی مطلوب داشته باشیم.
الف:اصل اگاهی و معرفت
برای فراهم آوری زمینه های مساعد و غنی و تسهیل رشد مفاهیم عقاید دینی نیازمند شرایطی ویژهای هستیم ، از آنجا که کودگان دارای تقکر عینی و حسّی هستند لزوم تخمیق و دقت نطر دراین اصل ضروری بنظر می رسد زیرا:
الف -1) برای آموزش مفاهیم باید فهم کودکان را بخدمت گرفت ، بکارگیری تفکر عینی کودکان برای فهم مسائل معنوی تقریباً ناممکن خوااهد بود ، زیرا کودک دنیای پیرامونی خود را از طریق ذریچه حسّی خود نظاره خواهد نمود.
الف -2) ارائه هر مبحث و مسئله ای ازمذهب باید با توجه به میزان توانائی و درک مطلب و فهم کودک صورت گیرد ، بدیهی است موقعیت سنی کودکان محدودیت های زیادی درجهت اراده مفاهیم بجای خواهد گذاشت.
الف -3) ارائه رهنمد های دینی و گفتار بزرگان دین در موقعیتی صورت می گیرد که کودک به چرائی آنها آگاه نخواهد شد و انگیزة کمتری برای جذب و عمل به گفته ها خواهد داشت .
آنچه در این اصا برجسته خواهد شد ، مستعد سازس و تهیه زمینه هائی برای آزمودن تجربیات و احساسات خواهد بود تا از طریق توچه به نتایج رفتار و میزان موافقت و تقویت دیگران بتواند رفتای را درونی نماید.
اگر هم بخواهیم رهنودهای دینی و گفتار بزرگان در زندگی کودکان واجد اثر شود باید به برجسته سازی شخصیت های مذهبی و دینی اقدام نمائیم تا از طریق دوستی و موانست با شخصیت های مذهبی و دینی بتوانند به رفتارهای تقلیدی مطلوب دست یابند .
بدیهی است اصل آگاهی و معرفت در تربیت دینی کودکان به برجسته سازی احساس و عواطف آنان تکیه دارد.
ب:اصل شعور و احساس
دراین اصل سعی برآن است کودکان را به مشاهده و توجه بیشتر به احساسات و تجربیات دیگران و برانگیختن عواطف و شور مذهبی وادار نمائیم ، این تحریک و برانگیختگی می تواند متاثر از موقعیت های زیر باشد .
¨ آشنا کردن کودکان با مراسم ، دستجات ، جماعات و عبادت های جمعی
¨ دیدن هیجانات ، شادیها ، اشگها و ناله ها
¨ افزایش دادن شوق کنجکاوی و دادن فرصت برای کشف طبیعت و فطرت کودک به دست خویش (4)
تکیه این اصل بر تقویت شعور و احساس آدمی است این اصل در موقعیت سنی کودکان بمراتب اثرگذار و مفید خواهد بود .
ج:اصل رفتار و عمل
در این اصل سعی بر آن است دستورات اخلاقی و پسندیده مورد آموزش عملی و رفتار و اعمال والدین مربیان و دوستان ،الگوی رفتاری فرد قرار گیرد بگونه ای که کودک از طریق عمل متوجه حقیقت شده و با پیدا کردن عادت مذهبی با تقویت میل و علاقه به طاعات و عبادات خداوندی بپردازد .
در این اصل نیز جایگاه احساس بجهت قبول الگو و ا یجاد عادت های اولیه و شروع به عمل مورد توجه است دقت و تفکر منطقی در این اصول جایگاه بارز احساس بعنوان زیر بنای رفتاری کودکان را نمودار خواهد ساخت وروشی را برای مربیان فراهم خواهد ساخت که به احساسات کودکان و پرورش حس دینی آنان توجه خاصی را مبذول نمایندو از مسیر پرورش این حس سعادت و سلامت آتی کودکان را تأمین کنند.
حال که جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان نگاشته شد لازم است به این نکته پرداخته شود که چرا احساس کودکان را جهت پایه ریزی اعتقادات دینی آنان به خدمت می گیریم .
آنچه که برای جوابگویی به این سؤال مطرح میشود عبارت است از :
به خدمت گرفتن احساس کودکان در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی است که منشاء اصلی هدایت است اگر بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم به درجات بالایی از هدایت دست یافته ایم .
برای مثال اکرام و احترام بر فرزندان می تواند تأمین کننده ی عزت و کرامت آدمی باشد ،آنگاه که این حس پرورش یابد فرد معنی تفضل خداوند که او را به مرتبه اشرف مخلوقات ارتقاء داده است را می فهمد و تأثیر آن رضایت فرد از زندگی خویش است چون کرامت را می فهمد از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز می نماید و عظمت وجود او مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی خواهد شد .
در سلام کردن بر کودکان نیزمی خواهیم علیرغم بازگشائی راهی به ارتباط انسانیی نمودی از ادب را جلوه گر سازیم ، این حس که معادل برجسته سازی شخصیت و اهمیت دادن به اشخاص است راه را بر حسد نسبت به دیگران می بندد و همواره بزرگی خداوند را بیاد می آورد که چنین احترامی متأثر از دیانت و دین و هدایت جاودان پیامبران الهی است پس احترام و سپاس نسبت به خداوند لازمه ی عبودیت انسان است .
در رفتار عادلانه نسبت به کودکان میخواهیم با لمس خوبی عدالت او را از فشار ناروای ظلم مصون ساخته ،جایگاه اصلی خداوند و رفتار عادلانه او را مجسم سازیم ودر بکارگیری احساس شادی و سر زندگی ،ایجاد طراوت و بهجت نشان دهنده ی دید مثبت به زندگی ،امید و آرزوهای مثبت خواهیم شد تا آنها نیز بتوانند رفتار و اعمالی را داشته باشند که رضایت خداوند را بوجود آورد .
در اتقاء حس وفای به عهد نشان دهنده ی تعهد خداوند در برنامه ی هدایتی دین هستیم وعده هایی که اگر امید به تحقق آن نداشته باشیم در ابتدای راه مانده ایم و محرک لازمی برای حرکت وجود نخواهد داشت .
پس لازم است محققانه و با ریز اندیشی عالمانه جایگاه اصلی پرورش حس دینی را بشناسیم و در برخورد با کودکان حداکثر استفاده سودمند و مناسب از این ابزار را بعمل آورده و احساسات درونی کودکان را بخدمت بگیریم تا بتوانیم از این مسیر زمینه های هدایت را فراهم آورده و زمینه های انحراف و نا راستی را بخشکانیم تا کودکان ما متخلق به اخلاق الهی شده سعادت و نیکبختی دنیا و اخرت خود را بدست آورند ،انشاء ا
..


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پی نویس ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ) نگرش عبارت است از آمادگی اکتسابی برای ابراز واکنش مثبت یا منفی نسبت به اشیاء ، اشخاص ، موقعیت ها ، مفاهیم و عقاید که بصورت واکنش مثبت و منفی در شکل اظهار خقیده ، اعمال و رفتار متجلّی شده ؤ رویکرد نسبت به بعضی از موقعیت ها و یا اجتناب از موقهیت های دیگر را بوجود می آورد .
2 ) برداشتی از کتاب روشهای پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان و نوجوانان ، دکتر غلامعلی افروز
3 ) هر رفتار تقلید شده پس از تجزیه و تحلیل عقلانی در سنین مناسب رشد به سه صورت نمایان خواهد شد.
الف:رفتار تقلیدی خود را مناسب و معقول می داند لذا آن رفتار را تثبیت می کند .
ب :رفتار تقلیدی خود را نامناسب ونا معقول می داندلذا آن رفتار را تغییر می دهد
ج :رفتار تقلیدی خود را دارای نقص می بیند لذا به اصلاح جنبه های ناموزون می پردازد.
4 ) برداشتی از نظرات دکتر عبدالکریم کریمی از کتاب گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا

رفتارهای مؤثر در پرورش حسِ دینی
در حیات عاطفی انسانها ، برخوردها و رفتارهای سازنده و حرکت آفرینی وجود دارند که می توانند تأثیر بسزایی در روند هدایتی انسان داشته ، نیروی لازم برای ادامه حرکت را فراهم آورند.
برخی متخصصین علوم دینی معتقدند که اصل تربیت و پرورش هنگامی صورت میگیرد که راه هدایت وتکامل معرفی و شناخته شود و سپس نیروی موجود در ضمیر آدمی (فطرت) به سوی مبدأ خود (هستی شناسی)جهت داده شود آنگاه سازندگی،بالندگی و تکامل انسان که متأثر از شناخت اصیل اوست آغاز میشود.
با توجه به چنین مقوله ای است که گفته می شود:
"معرفت دینی،حسِ دینی،رغبت و عاطفه دینی نه در آموزش دروس دینی ونه صرفاً در علوم حصولی و اکتسابی و نه با چشم سر که با چشم دل ، نه با گوش سر که با گوش جان ،نه به صورت ظاهر که با سیرت باطن ،نه با زبان دهان که با زبان قلب بدست می آید"
بر این اساس باید به تعامل در رفتارهای مؤثری پرداخت که می تواند حسِ کودکان را در اختیار گیرد ،نیروهای بالنده او را در جهت هدایت نفس تجهیز نماید و پس از ارائه شناخت نسبی زمینه ساز نشاط و بهجت آنان باشد.
بر جستگی حسِ دینی در این کلام به این جهت است که موقعیت اصلی هدایت ها دوران کودکی نسلها است ،در این زمان کودک بجهت اینکه واجد تفکر انتزاعی نیست نمیتواند به درجات بالائی از شناخت نائل آید
پس باید از طریق تقویت احساس ،جامعه ی پیرامون او را نمایان نمود و درک جهان و هستی را از دریچة حسِ مادی او به خدمت گرفت تا فهم چگونگی عبودیت آفریدکار هستی جایگاه اصلی ضمیر کودکان شود و محور هدایت آنان رضای پروردگار که برابر است با انجام اعمال و رفتارمطلوبی که توصیه ائمه اطهار و برگرفته از کلام حق تعالی است تا اینکه تکامل سن ،تعقّل و استدلالهای منطقی ، تأسی به حسنات و رفتارهای مناسب بر اساس شناخت حقیقت و درک زضایت خداوند را فراهم آورده وپشتوانه ای قوی برای تداوم و تثبیت رفتارها باشد .
از آنجا که احساسات ،ابزارهای اولیه درک و شناخت آدمی است، می توان برای هدایت دینی کودکان و نوجوانان از احساس درونی آنان کمک گرفت .
درحالی که تکیه برآن است که قدرت تعقّل و تفکّرآدمی به موازات رشد احساسی کودک گسترش یابد و تحت برآیند دو نیروی مهّم حرکت تکاملی کودک آغاز شود ، روش های ذیل راهی است برای به خدمت گرفتن احساس در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی که منشاء اصلی هدایت است ، چنانچه بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم بدرجات بالائی از هدایت دست یافته ایم .
شرط مهمّ در بکارگیری رفتارهای معرّفی شده ،حرکت درجهت کسب فضائل و متخلّق شدن به اخلاق انسانی و اسلامی است تا بتواند ضمینه ساز تقرّب و نزدیک شدن به ذات مقّدس احدیت باشد و به هدف غائی تربیت دینی (رشد) جامة عمل بیوشاند (3)
الف :احترام و اکرام بر فرزندان
توصیه پیشوایان و رهبران الهی جامعه ما احترام به فرزندان و تکریم شخصیت آنان است (4) ودر روایاتی هفت سال اولیه عمر کودکان ((سن سیادت)) و بزرگواری معرفی شده است (5)
هدف واقعی احترام و اکرام فرزندان تامین کرامت و عزت نفس آنان است تا به فهم و درک اهمیت وجودی خویش
نائل شده و تحت تاثیر عزت و بزرگمنشی خود
ـاز درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز نمایند .
ـ با درک عظمت وجودی خود مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی شوند.
انسانهای حقیر به جهت نواقص و کمبودهائی که درجایگاه شخصیتی خود احساس می کند به موقعیت ها و عناصری تکیه می کنندکنندکه بصورتی بتوانند ،نقیصه های وجودی خویش را برطرف نمایند و در مسیرچنین حرکتی ،به اطاعت های ضلالت آور و گمراه کننده دچار خواهند شد و زمینه های فساد و تبه کاری قوّت خواهد گرفت .
مهمترین تأثیرات روش های عزّت آور ،مهم نشمردن جایگاه دنیا در ذهن آدمی است ،چه بسا که هر نوع وابستگی به غیر خداوند میتواند عاملی بر بروز رفتارهای ناپسند باشد .
زیر بنا و محور اصلی احترام و اکرام بر فرزندان تجلّی معرفت به جایگاه رفیع انسان است که خداوند متعال او را اشرف مخلوقات خود خطاب نموده و هدف آن است که بروز شخصیّت توانمند ،دانا و آگاه آدمی در سایةچنین کرامتی حاصل شود و پشتوانه ای قوی در پدید آوری سعادت و نیکبختی او باشد .
بروز چنین حسّی علاوه بر آنکه تأمین کننده نیاز معنوی انسان است بجهت رضایت فردی از پیدایش چنین هدایت و تحوّلی ،جایگاه مبدأاصلی را برجسته ساخته و علاقةممتاز و خالصانه به خداوند کریم و لطیف را ره توشةاین حرکت تربیتی خواهد ساخت .(6)
ب: سلام کردن بر کودکان
سلام گفتن به هنگام حضور کودکان ،بروز ظاهری برجسته سازی شخصیّت و اهمیّت دادن به جایگاه واقعی کودکان است،در سلام گفتن به دیگران علاوه بر آنکه سلامتی و موقعیّت فرد مدّنظر قرار می گیرد و راهی به ارتباط انسانی نسلها می گشاید ،سلام گفتن نمودی از ادب و معرفت حقیقی فرد را به جایگاه رفیع انسان به ظهور رسانده .منشأعلاقه و محبت به همنوعان می شود ،وغالباً این رفتار ساختار شخصیتی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد . سلام تألیف قلوب است و ایجاد حسی مأنوس که افراد بتوانند فرصت حضور یکدیگر را درک نموده و با حضور مأنوس در جمع به کسب کنترل های خاصّی در رفتار خود نائل شوند.
پس باید به کودکان سلام کرد و آنان را به جمع بزرگسالان پذیرفت تا به محیط ادب و احترام وارد شوند واز رفتار و گفتار بزرگسالان در محیطی گرم و صمیمی متأثر شوند .
ادب و تحوّل ناشی از دوست داشتن دیگران و محترم شمردن همنوعان مانع بروز حسد است و تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی باعث تقرّب انسانها است از آنجا که درک و معرفت به چنین موقعیت هایی که با میل و رغبت آدمی سازگار و درونی میشوند ،جایگاه بسیار مناسبی در ساخت متعادل شخصیّت آدمی دارد ،بعنوان یک فعل اخلاقی محسوب شده و پرورش چنین حسی که متأثر از توصیه های رهبران دینی و سنّت پیامبر گرامی اسلام است (7)منجر به پرورش حسِ دینی کودکان خواهد شد ،زیرا آنان با مشاهدةاحترام و توجه بزرگسالان به خود به فهم بزرگواری خداوندخواهند رسید که چنین ارزش و بهایی را خاص کودکان قرار داده و مایةخوشنودی آنان را فراهم آورده است پس سپاس و احترام به ذات مقدّس احدی را ضروری رفتار خود خواهند نمود .
در این رفتار نیز خاطرة اکرام کننده و هادی انسانها در ذهنیّت کودکان ما جایگاه ممتازی خواهد یافت و به اسلام و فرامین آن ، که زمینه ساز چنین رشد و تحوّلی است به چشم تقدّس نگریسته خواهد شد .
بدیهی است که اثر چنین نگرش های وزین و ارزشمندی زمینه ساز سپاسگذاری و عبادت خالصانة اشخاص خواهد شد .
ج: مسرور کردن کودکان
وجود شادی و سرور در زندگی کودکان ،روحیة تنّوع طلب آنان را مصفّا نموده طراوت و بهجت خاصی را که بوجود آورندة توان وقدرت فرد خواهد شد بودیعه خواهد گذاشت .
لبخند و سرور از احساس امنیت کودکان سرچشمه گرفته ،عطوفت و طبیعت گرم آنان را تقویت خواهد نمود و خاطرة خوش چنین رفتارهایی ماندگار خواهد شد.
اصولأدرک انسانی افراد متأثر از فضای روحی و محیط زندگی آنان است ،آنگاه که سرور و شادمانی حاکم بر محیط زندگی انسانها شود،نشان دهندة دید مثبت کودکان به گذران زندگی است و در چنین حالی است که کودک از رفتارهای غریب و نامأنوس دیگران متنفر شده و احساس بیزاری خواهد داشت که این خود مقدمه ای بر پیشگیری از رفتارهای نا مطلوب است.
آموزش سپاسگذاری و تحسین کسانی که الفبای محبت را به کودکان می آموزند در چنین صحنه هایی تثبیت و پایدار خواهد شد ،چرا که این انبساط و بهجت خاطر خود زمینه ساز موفقیت های بعدی انسان است و خاطرة خوش آیندی از این رفتارها بجای خواهد گذاشت .
اگر بپذیریم که خداوند را می توان در دلهای شاد و مفرّح بندگانش یافت مقیّد خواهیم شد برابر توصیة ائمه بزرگوار به کودکانمان رحمت و محبت روا داریم و ترّحم و عطوفت را آمیزةرفتاری خویش سازیم (8).
کودکان در تعامل های روزانة خود به این فهم خواهند رسید که برای رضایت والدین باید رفتارهای ویژه ای داشت،زیراحرکت های مورد نظر والدین رادر بیان و کلام انان می یابند و یا به صورت خواسته پدر ومادر می شنوند پس به این نتیجه خواهند رسید که برای بدست آوردن رضای خداوند نیز باید به گفتارهای ائمه معصومین و خواسته های بزرگان توجه نمود و آنها را به کار بست .
و چنین است که برای مسرت خداوند باید رفتار و عملکردی مناسب و مثبت به ثمر نشاند و همواره به رضایت خداوند امید وار بود تا هدایت های خداوندی محقق شده، رشد و کامیابی را در وجود آدمی احیاء نماید.
د: عدالت نسبت به کودکان
اهمیّت عدل و معرفی خداوند به عدالت وقتی جلوة اصلی خود را ظاهر می سازد که به ساخت درونی انسان نظر داشته و به کراهت تبعیض و اثرات منفی آن درایجاد انحرافات اجتماعی توجهی ویژه داشته باشیم .
وجود بی عدالتی ،ظلم و تبعیض در جامعه ، امنیت روانی افراد را به مخاطره انداخته ،باعث تنفّر و گریزان شدن انسان از موقعیّت های اجتماعی خواهد شد .
دوست داشتن عدالت و رنج بردن از تبعیضات باعث آن خواهد شد که همةتلاش آدمی در جهت موازنه و عدل بکار گرفته شود و این مهم لازمة برخوردهای انسانی یک مسلمان است ، چنانکه ائمه در موارد خاص به تساوی در نگاه و برخوردهای ظاهری تذکّرات اکیدی داشته اند (9)
کودکان باید از ابتدا با عدالت آشنا شده و آن را لازمة برخورد و تعامل با دیگران بدانند ، لمس خوبیٍ عدالت و مصون شدن از فشارهای ناروای ظلم و تبعیض هم نمودی از برجسته سازی جایگاه خداوند است که به این صفت نیزمعرفی شده است.
امید به زندگی و امنیّت افراد در سایةعدالت خداوندی نمایان خواهد شد برای تفهیم صحیح عدالت که زمینه ساز تلاش انسانها به نظم دهی درون ، برنامه ریزی و رعایت انصاف است نیازمند بستری مناسب و حقیقی هستیم اجرای عدالت در بین فرزندان نیز توصیة اکید پیامبر مرسل(ص) است . (10)
فرزندان هم برخورد صمیمی و عادلانه والدین را نمودی از برخورد رحیمانه خداوند تلقّی خواهند نمود تا آن زمان که کودک بتواند به درک رحمانیّت مطلق خداوند نائل شود چنین برخوردهایی را مشابه و یکسان خواهد دانست .
جایگاه مهم و ارزشمندی که برای عادل حقیقی و رعایت کننده عدالت در ضمیر انسانها به ودیعه گذاشته شده آنگاه که به لطف و احسان خداوندی زینت داده شود ،نمونه ای از علاقه مندی به دین ، وابستگی به ائمه و رهروی را به ظهور خواهد رساند که امیدی قوی برای اصلاح و نجات جامعه و انسانها خواهد بود در چنین زمینه ای فرد ملتمس درمقام و موقعیتی قرارمی گیرد که معنای حقیقی عدالت رادرک می کند وخودرا درکنف حمایت نیروی بزرگواری قرارمی دهد که هیچ کس جز ذات پاک مقام خداوندگارسزاوار چنین جایگاهی نیست .
ه: محبت و رحمت با کودکان
دقّت در روش های تربیتی رسول مکرم اسلام و قدرت نفوذ معنوی آن شخصیّت رشید ما را متوجه محبت و رحمت برجسته پیامبر عظیم الشأن خواهد نمود بطوریکه نرمش و ملایمت او در برخورد با امّت ، مسیر نفوذ بر دلها شناخته شده است .
نفوذی که بزرگترین دشمنانش را وادار به مدح رفتار گرانسنگ خود می نمود و موج عظیمی از مردم را به سوی پاکی و هدایت می کشاند .
از تأکیدات رسول گرامی اسلام است که:شمابا امکانات مالی هرگز نمی توانید مردم را جذب کنید ولی با گشاده رویی و اخلاق می توانید دلهای آنها را بدست آورید .
بیان احادیث بسیار دربارةمحبت و رحمت به فرزندان (11)و تذکر به بوسیدن آنان (12)بعنوان مهمترین ابزار برای ابراز علاقه به کودکان ، نشان دهندةجایگاه برجسته این رفتار است .
کودک از طریق محبت ، مهر ورزی را خواهد آموخت ودر هنگام بیان احساسات ابراز وجود خواهد نمود تا میزان علاقة دیگران را نسبت به خود ارزیابی نماید ،
ابزار شناخت آنان از میزان علاقةافراد ((خاصه پدر و مادر)) نسبت به خود میزان مهر و رحمت آنان است و بر این اساس معیار رفتاری خود را بنا خواهند نهاد و سپس در برداشتی جامع از میزان توجه، محبت و رحم و شفقت خداوند رحمن و رحیم به جایگاه رفیع و مقدّس پروردگار پی خواهد برد و پس از درک نعمات خداوندی نسبت به خود در موقعیتی قرار می گیرد که سپاسگذار آن همه لطف و رحمت باشد .
اگر بیاندیشیم که محبت و رحمت نسبت به کودکان از نیاز های اولیه و اصلی آنهاست و هنگام محرو میت از این مهم توسط والدین ،کودکان آمادة دریافت مهر و محبت از دیگران(13)خواهند شد مقیّد به رحم و شفقت برآنان خواهیم شد .
بدیهی است که وقتی کودک خود را می بوسیم علاقه خود زا به او نمایان ساخته و از جهت امنیّت و نشاطی که چتر حمایتی محبت ما برایش فراهم می آورد او را اسیر و شیفتةخود می سازیم و در نهایت این همه محبت و دوستی امنیت و بهجتی را در قلب کودکان فراهم می آوردکه می تواند نشانه های ممتازی از لطف و رحمت خداوند کریم باشد ، خدائی که همه خلق را به محبت و رحمت فرا خوانده و پیامبرش را به چنین لفظ زیبایی (پیامبر رحمت )) ملقّب نموده است.
چنین است که محبت با کودکان راهی است برای آشنائی بامحبت خداوند و الطاف بی نهایت او و درچنین مسیری است که کودکان با همه وجود ، کرامت خداوند را حسِ نموده ، عبد و بندة راستین پروردگار بزرگ شوند .
و : وفای به عهد
وفای عهد نیز از روشهای موثر در پرورش حسِ دینی کودکان است زیرا کودکان در دوران خردسالی خود به جهت عدم نوان کاری و مهارت لازم در انجام فعالیت های مورد نیاز ، اتکای شدیدی به والدین و اطرافیان خود داشته و احساس وابستگی به افراد توانمند پیرامون خود را بارز و آشکار خواهند نمود.
در معنائی دیگر کودکان والدین خود را رازق خود می پندارند ، زیرا تصورآنان بر مبنای تامین نیازهای وجودشان است و از این جهت نقش پدر و مادر خود را برجسته می نمایند .
والدینی که برای تشویق کودکان به رفتار های مناسب ،منعهد اعمال و رفتارهائی می شوند، تا بتوانند موتور محرکه فعالیت های مورد انتظار خویش را فراهم نمایند، باید متوجه باشند که پرورش امید و آمال و آرزو درچنین مسیری شکل خواهد گرفت و اثراتی ویژه بررفتارهای کودکان خواهد داشت ، چنانچه این تعهدات عملی نشود ، یاس و بدبینی را بوجود خواهد آورد .
حال اگر بدلائلی حالت اتکاء و اعتماد کودکان صدمه بیند و وابستگی آنان به مخاطره افتد لطمه روحی بزرگی نصیب آنان خواهد شد و خودرا در بستر مشکلات و موانع زندگی تنها خواهند یافت و نهایتاً اعتماد و توکل خود را که مایه حرکت های رفتاری آنان است از دست خواهند داد و دچار بحران خواهد شد که همه اینها تعادل وجودی آنان را به مخاطره انداخته و بشدت از کارآئی فرد می کاهد .
بینش تربیتی اسلام درجهت توجه به تحقق آمال و آرزوی انسانها و بازکردن دریچه ای به اعتماد و توکل مورد تاکید است تا مسیری را فراهم نماید که کودکان با پشتوانه ای حمایت کننده بر مشکلات و موانع محیط فائق آیند و به مراتب نهائی رشد برسند ، چنانچه کودکی در اعتماد به والدین و اطرافیان شکست خورده عدم وفای (بی وفائی به تعهدات ) دیگران را مشاهده نماید ، درک ناقصی از تعهد و مسئولیت پذیری خواهد داشت و همه این موارد می تواند ضرباتی بر زمینه های تعهد و گفتارهای خداوند ( که در آیات و روایات آمده است ) نسبت به بندگان وارد سازد .
چنانچه بخواهیم کودکانمان در تعهدات خود نسبت به خداوند که با پذیرش دین بوجود می آید (14) تقویت شده و عامل به معاهده های خود باشند باید خود به عهد های گفته شده عمل نمائیم و درجه بالائی از وفا را بر آنان ارزانی نمائیم تا از این مسیر بتوانند گامهای مستحکم تری در مبانی دین داشته ، به صلاح و نیکبختی رهنمون شوند .
روش های ارائه شده فوق تمامی ابزار نمودار سازی لطف و احسان خداوند نخواهد بود ، روشهای متفاوت دیگری نیز برای تقویت حسِ دینی وجود خواهند داشت،
پس بر مربیان و والدین گرامی لازم است تمامی رفتارهای خود را با هدف تقرّب و نزدیکی به خداوند بکار گرفته و شناسائی لطف و احسان خداوندی را زمینه ساز رشد و معرفت خود ، خانواده و فرزندان خویش قرار دهند ، باشد که به جهت این فیض از نعمت های سرشار کردگار بزرگ بهرمند شده ، سعادت و رستگاری را نصیب فرزندان خود سازند .

انشاءالـ ..

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پی نوشت ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- از توصیه های دانشمند گرانمایه حضرت حجه السلام و المسلمین ، حاج آقا غفاری از نظریه پردازان علوم اسلامی ( معاصر)
2-گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ، دکتر عبدالعظیم کریمی ، تهران :انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373
3- اصول و روشهای تربیت در اسلام ، دکتر سید احمد احمدی ، تهران :انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373،صفحه 23 و62
4- عنِّ النبی (ص) : اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
5- عنِّ النبی (ص) :الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
6-به جهت فراموش نکردن خاطره اکرام کننده
7- از سنت های حسنه ای که رسول گرامی اسلام و پیامبر مکرم (ص) برجای نهاده است سلام کردن بر کودکان است . آنحضرت همیشه خود به کودکان سلام می کرد و می فرمود در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من بصورت یک سنت بین مسلمین بماند و همه بدان عمل کنند .
8- قال رسول الـ .. (ص) لیس منّا من لم ترحم صغیرنا و

9- موارد خاص مانند نگاه و برخورد قاضی در هنگام شنیدن دعوی و حتی خطاب به افراد و برخورهای والدین نسبت به فرزندان حتی اگر تهذیب و سلامت نفس یکی از فرزندان برجسته تر بنظر آید.
10- قال النبی (ص) :اِعدلوا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم
11- با تربیت مکتبی آشنا شویم ، دکتر رجبعلی مظلومی ،تهران :انتشارات امیر کبیر، 1366، صفحه 259
12- سلام کردن به کودک ، اسلام و تعلینم و تربیت ، سید محمد باقر حجتی ، تهران :دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368، صفحه 98
13- اکثریت مردم مهر و محبت خود را به دلائل خاص در اختیار دیگران قرار خواهند داد و چه بسا که زمینه های انحراف از مسیر این محبت ها آغاز شود .
14- در روایاتی از امام صادق (ع) آمده است که القرآن عهدالـ.. الی خلقِه فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده
که مضمون روایت چنین است :قرآن عهدی است که خداوند با بندگانش بسته است ، پس لازم است بر هر مسلمان که روزانه در عهد خود بنگرد و از آن آیاتی (50) آیه در روز بخواند که نهایتاً هدف عمل به تعهدات انسان با خداوند است و آشکارترین خطاب ها و بیان تعهدات ، آیاتی است که با جمله یا ایهاالذین آمنوا ..آغاز شده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع و ماخذ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- احمدی ،سید احمد ، اصول و روشهای تربیت در اسلام ، تهران :انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 1373
2- حجتی ، سید محمد باقر ، اسلام و تعلینم و تربیت ،تهران :دفتر نشر فرهنگ اسلامی ،1368
3- کریمی ، عبدالعظیم ،گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا ،، تهران :انتشارات انجمن اولیاء و مربیان ، 137

تعلیم از دیدگاه امام

 

 

امام خمینی (ره):

ابتدایی را دریابید، که دانشگاه دیر است.

 

 

مقام معظم رهبری(دام عزّه):

تعلیم کاری بسیار ظریف و دقیق است، تعلیم فقط این نیست          که ما مجموعه­ای معلومات را در کاغذ بگذاریم و به دانش آموز بدهیم و بگوییم بخوان، بعد هم برهه­ای از سال را معین کنیم           تا بیایند امتحان دهند. این تعلیم حقیقی نیست و تعلیم باید طوری باشد که ذهن را بسازد، مغز را فعّال کند و در درجه اول شوق  به دانش را در دل متعلّم ایجاد نماید.

شیوه بارش مغزی

شیوه ی بارش مغزی

 

برگشتارسال مقاله صفحه اصلی

 

شیوه ی بارش مغزی

((به نام پرور دگاری که عشق به آموختن و خدمت را در انسان به ودیعه نهاد))

 

مقدمه

بارش مغزی"BRAIN STORMING"

 یکی از شناخته شده ترین شیوه های برگزاری جلسات هم فکری و مشاوره بوده و کاربرد جهانی دارد. این روش دارای مزایا و ویژگیهایی منحصر به فرد است. در واقع بسیاری از تکنیک های دیگر منشعب از این روش است.

در اینجا ضمن معرفی کوتاهی از تاریخچه و تعریف بارش مغزی به بررسی قواعد این روش می پردازیم. آنگاه ترکیب اعضا و گروه مشخص می شود و پس آن روند برگزاری یک جلسه بارش مغزی ارایه می گردد. در نهایت مزایا و معایب این روش معرفی می شود تا دبیران و روسای جلسات بتوانند دامنه ی کاربرد آن را ارزیابی کرده و در جای خود از آن استفاده کنند.

این روش توسط الکس اسبورن در سال 1988 معرفی گردید. در آن زمان بنیاد فرهنگی اسبورن این روش را در چندین شرکت تحقیقاتی، بازرگانی، علمی و فنی برای حل مشکلات و مسایل مدیریت به کار گرفت. موفقیت این روش در کمک به حل مسایل آن چنان بود که ظرف مدت کوتاهی به عنوان روشی کارآمد شناخته شد.

فرهنگ لغت " وبستر" تعریف بارش مغزی را چنین بیان می دارد : تکنیک برگزاری یک کنفرانس که در آن سعی گروه بر این است تا راه حل مشخصی را بیابد، در این روش همه ی نظرات در جمع بندی مورد استفاده قرار می گیرند. روش بارش مغزی امروزه یکی از متداول ترین روشهای تصمیم گیری گروهی است و موجب گسترش و تحول بسیاری از روشهای مرتبط و مشابه گردیده است. دانشمندان زیادی از جمله : اسبورن، کال و همکاران، بوچارد، گچکا و همکاران، دلبگ و همکاران، لوئس، و نگاندی و سیج در کتابهای خود به این روش پرداخته اند و جهت ارتقا آن کوشیده اند.

قواعد بارش مغزی

اسبورن عنوان می دارد پیشنهاد ایجاد شده در ذهن یک فرد عادی در گروه، 2 برابر پیشنهاد ایجاد شده در حالت انفرادی است. در صورتی که قواعد و مقررات مشخصی برای جلسات بارش مغزی در نظر گرفته و رعایت گردد، این روش بسیار کارآمدتر خواهد شد. بارش مغزی بر دو اصل و چهار قاعده ی اساسی استوار است. اصل اول مبتنی بر تنوع نظرات است. تنواع نظرات، آن بخش از مغز را که به خلاقیت مربوط است فعال تر می کند تا بر تفکر قضاوتی THINKING JUDJMENTAL خود فایق آید. تفکر قضاوتی در واقع به معنی ارزیابیها و نظرات تکمیلی نسبت به مطلب مطرح شده است. به این منظور بعد از آنکه تمامی پیشنهادات جمع آوری گردید ؛ بررسی و ارزیابی پیشنهادات صورت می گیرد. اصل دوم کمیت، فزاینده کیفیت است. یعنی هر چه تعداد پیشنهادات بیشتر شود، احتمال رسیدن به یک راه حل بهتر افزایش می یابد.

چهار قاعده اساسی بارش مغزی

1. انتقال ممنوع: این مهمترین قاعده است و لازم است تمام اعضا به آن توجه کرده و بررسی و ارزیابی پیشنهاد را به آخر جلسه موکول کنند. ضمن اینکه ملاحظه تبعیض آمیز پیشنهادات نیز ممنوع است.

2. اظهار نظر آزاد و بی واسطه: این قاعده برای جرأت بخشیدن به شرکت کنندگان برای ارایه پیشنهاداتی است که به ذهن آنها خطور می کند، به عبارت دیگر در یک جلسه بارش مغزی تمام اعضا باید جسارت و شهامت اظهار نظر را پیدا کرده باشند و بدون آنکه ترسی از ارزیابی و بعضاً انتقاد مستقیم داشته باشند ؛ بتوانند پیشنهاد و نظر خود را بیان کنند. هر چه پیشنهادات جسورانه تر باشد نشان دهنده ی اجرای موفق تر جلسه است.

3. تأکید بر کمیت : هر چه تعداد نظرات بیشتر باشد، احتمال وجود پیشنهادات مفید و کارسازتر در بین آنها بیشتر می شود. موفقیت اجرای روش بارش مغزی با تعداد پیشنهادات مطرح شده در جلسه رابطه مستقیم دارد. در این روش این گونه عنوان می شود که هر چه تعداد پیشنهاد بیشتر باشد احتمال وجود طرح پیشنهاد کیفی بیشتر است.

4. تلفیق و بهبود پیشنهادات : اعضا می توانند علاوه بر ارایه پیشنهاد، نسبت به بهبود پیشنهاد خود اقدام کنند. روش بارش مغزی این امکان را به اعضا می دهد که پس از شنیدن پیشنهادات دیگران پیشنهاد اولیه بهبود داده شود. آنها همچنین می توانند پیشنهاد خود را با چند پیشنهاد دیگر تلفیق کرده و پیشنهاد بهتر و کاملتری را به دست آورند.

ترکیب اعضای گروه بارش مغزی

در هر جلسه ی بارش مغزی لازم است افراد ذیل حضور داشته باشند : رییس، دبیر جلسه و اعضای گروه، رییس جلسه، قواعد کاری و مسئله مورد بحث مشکل را مطرح می کند و ناظر بر حسن اجرای آنهاست. دبیر، کار ثبت صورتجلسه را انجام می دهد. بهتر است دبیر نزدیک رییس جلسه بنشیند، به طوری که بتواند نقش رابط غیر مستقیم بین رییس جلسه و اعضا را ایفا کند. بهتر است پیشنهادات به طور گزارشی، نه کلمه به کلمه، یادداشت شوند. اسبورن پیشنهاد می کند که از افرادی که دارای موقعیتهای شغلی یکسان هستند برای هم فکری، دعوت به عمل آید. ضمناً باید در نظر داشت چنانچه رییس و مرئوس با هم در یک گروه باشند اصل اظهار نظر آزاد و بیواسطه خدشه خواهد یافت مگر آنکه برای آن قبلاً تدابیری اندیشیده شده باشد.

پیشنهاد ایجاد شده در ذهن یک فرد عادی در گروه ، 2 برابر پیشنهاد ایجاد شده در حالت انفرادی است.

رویه ی برگزاری جلسات بارش مغزی

یک گروه 6 تا 12 نفری از اعضا انتخاب می شوند حتی الامکان از لحاظ رتبه ی اداری همسان باشند.

مشکل به روشنی تعریف شده و برای شرکت کنندگان توضیح کافی داده می شود. حداقل یک هفته از طرح صورت مسئله گذشته باشد یعنی دستور کار هر جلسه قبلاً اعلام شده باشد. بلافاصله پیش از جلسه ی اصلی بارش مغزی، برای اعضا، جلسه ای توجیهی برگزار می شود. با نوشتن صورت مسئله بر روی تخته سیاه به طوری که برای همه قابل خواندن باشد، جلسه ی بارش مغزی شروع می شود.

رئیس جلسه 4 قاعده جلسه بارش مغزی را متذکر می شود.

هر یک از اعضا که مایل به ارایه پیشنهاد باشد دست خود را بالا می برد و در هر نوبت یک پیشنهاد را ارایه می دهد.

رییس جلسه طی یادداشتی 2 کلمه ای و کوتاه، هر یک از پیشنهادات را روی تخته سیاه می نویسد و در همین حال دبیر جلسه پیشنهاد را با جزئیات بیشتری ثبت می کند. در صورت لزوم رییس جلسه می تواند برای برانگیختن اذهان در ارایه پیشنهادات جدید صورت مسئله با پیشنهادات ارایه شده، را مجدداً طرح کند. مدت زمان جلسه نباید از حد مجاز، که معمولاً 60 دقیقه است تجاوز کند.

مزایا و معایب

با وجودی که روش بارش مغزی بسیار متداول و رایج است، لیکن تا کنون به طور خاص، در جهت روشن نمودن بهترین شرایط اجرای این روش، تحقیقات کافی صورت نگرفته است. مزایای این روش عبارتند از:

با توجه به اصل هم افزایی باعث می شود که خلاقیت گروهی مؤثرتر از خلاقیت فردی عمل کند.

 با این روش، در مدت زمان نسبتاً کوتاهی، شمار زیادی پیشنهاد حاصل می شود 

با نوشتن صورت مسئله بر روی تخته سیاه به طوری که برای همه قابل خواندن باشد ، جلسه ی بارش مغزی شروع می شود.

معایب و نقایص این روش عبارتند از

 1. ممکن است ایجاد شرایط جهت اظهار نظر آزاد و بیواسطه دشوار باشد

 2. گروه معمولاً تحت فشار اکثریت قرار گرفته و موجب می شود فرد با نظر اکثریت موافقت کند، حتی اگر قویاً 3. احساس کند که نظر اکثریت اشتباه است

 4. اکثر اوقات تمایل گروه بر حصول یک توافق است، تا دستیابی به پیشنهادات متنوعی که به خوبی مورد بررسی قرار گرفته باشند، در واقع این حرکت در حال حاضر بخاطر ساختار جلسات، به صورت عادت درآمده است

 5. هنگام بارش مغزی، اغلب افراد مواردی بدیهی یا ایده آل را پیشنهاد می کنند و این از تلاش آنها برای بحث بیشتر و در نتیجه ارایه پیشنهادات خلاق می کاهد

 6. ماهیت تنوع گرای بارش مغزی، خود به خود مسبب افزایش پیشنهادات می شود ولی اصلاح و پالایش ساختاری پیشنهادات را در بر ندارند

 7. اگر گروه از یک رییس جلسه خود برخوردار نباشد ممکن است برخی از افراد جلسه را، به طور کامل تحت الشعاع خود قرار دهند

 8. اجرای موفقیت آمیز این روش مستلزم شناخت قبلی افراد از مسأله است

 9. در این روش، بهبود مرحله به مرحله " تدریجی " پیشنهادات کمتر مشاهد می شود

 10. گاهی اوقات این روش، به مسایل نسبتاً ساده و پیش پا افتاده محدود گشته و باعث می شود که روش ارایه شده برای حل مسایل کلی پیچیده و کارآیی کافی را نداشته باشد

 

 

نقش خانواده در پرورش احساس مذهبی در کودکان

نقش خانواده در پرورش احساس مذهبی در کودکان

 

کودکان تشنه یادگیری هستند ، و نیاز به دانستن و پی بردن به راز هستی نیازی فطری است. به هر صورت      

آنها ، به طورر مستقیم و غیر مستقیم ، آگاهانه و یا ناآگاهانه می آموزند که همه جا مدرسه و کلاس درس

است و همه کس می تواند معلم و مربی باشد .

 


 





نقش خانواده در پرورش احساس مذهبی در کودکان













غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری ، کانون خانواده است . زیرا خمیرمایه شخصیت انسان در خانواده تکوین می یابد و نگرشها ، رغبتها ، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیده های مختلف ، از خانه سرچشمه می گیرد. حضرت علی (ع) می فرمایند : « صفحه دل نوجوان همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروییده و آماده هر نوع بذرافشانی است» .

در واقع آنچه که مطلوب است ، در نهاد فرزندان وجود دارد و این رسالت پیامبرگونه اولیاء است که با باغبانی خود بذر وجود آنان را شکوفا کنند.

گزل ، روان شناس معروف می گوید : کودک در حدود ۵- ۶ سالگی نسخه کوچک جوانی است که بعداً خواهد شد . البته او هرگز نمی خواهد منکر تأثیر تربیت دردوره جوانی شود ، بلکه می خواهد بر نقش و اهمیت حیاتی تربیت در خانواده تأکید کند.

به نظر وی بسیاری از رفتارهایی را که در نوجوانان و جوانان مشاهده می کنیم ، نظیر کمرویی ، گوشه گیری ، پرخاشگری ، بی رغبتی نسبت به نماز و روزه و یا بر عکس شادابی و سرزندگی ، فعالیت و سازندگی ، اقامه نماز و اهمیت دادن به احکام مذهبی ، غالباً متأثر از تجارب تربیتی کودک قبل از ورود به مدرسه است .

کودکان تشنه یادگیری هستند ، و نیاز به دانستن و پی بردن به راز هستی نیازی فطری است. به هر صورت آنها ، به طور مستقیم و غیر مستقیم ، آگاهانه و یا ناآگاهانه می آموزند که همه جا مدرسه و کلاس درس است و همه کس می تواند معلم و مربی باشد .

این که همه کودکان بالفطره کنجکاو و کاوشگر هستند ، خود نشانی است از نیاز آنها به دانستن ، فهمیدن و پی بردن به علتها و معلولها . همه ی وجود کودکان مملو از سؤال است ، سؤال از چرایی ها و چگونگی ها ، اما همیشه و همه کودکان سؤالاتشان را به زبان نمی آورند . بسیاری از سؤالات کودکان را باید در سیما و چشمان نظاره گرشان جستجو نمود. به بیان دیگر حقیقت بین بودن حکم می کند که همواره به گونه ای باشیم که نگاه ما ، سخن ما و رفتار ما پاسخی باشد به سؤال و نیاز نهفته فرزندانمان و سرمشقی برای چگونه زیستنشان .

کودکان ما پیوسته می آموزند و نسبت به هر چیزی که فرا می گیرند احساس تازه ای پیدا می کنند. باید تلاش کنیم که آموخته های آنها با تجارب خوشایند و دوست داشتنی توأم باشد. وقتی که انسان از موضوع یا مسئله ای که با آن مواجه شده است ، احساس خرسندی و خشنودی کند ، آن موضوع یا مسئله را با راحتی ، رضامندی و رغبت به خاطر سپرده ، دیرتر فراموش می کند.

هنگامی که کودکان بارها و بارها مشاهده می کنند که والدینشان مثلاً با وجود حزن و اندوه و گرفتاری و مشکلی که دارند وقتی وضو می گیرند خشمشان فروکش می کند ، چهره ای متبسم و مهربان می یابند و آن گاه که به نماز می ایستند ، آنچنان که گویی گمشده شان را یافته اند ، آرام و با صلابت ، متین و مطمئن و استوار با خدای خود سخن می گویند ، و نوبتی دیگر هدف از حیات و معاد را ترسیم می نمایند و برای ماندن بر صراط حق دعا می کنند؛ در روانشان احساسی بسیار لطیف و خوشایند جلوه گر می گردد و به نماز و نمازگزار ، مکان و حالت نماز علاقه مند می شوند . این است که انسان باید لطیف ترین و عارفانه ترین حالت و زیباترین صورت را در نماز داشته باشد.

http://www.aftabir.com/images/article/break.gif





 

همچنین به آنها بیاموزند که می توانند این خواسته‌ها را از طریق « توسل» و واسطه قراردادن امامان معصوم (ع) از خداوند طلب کنند.

 آنچه از همه مهمتر است اینکه والدین بدانند با بالابردن قدرت ایمان در فرزندانشان آنها را در برابر تحمل مشکلات مقاوم تر و برای پذیرفتن مسؤولیتهای بزرگتر آماده می سازند. در نتیجه ایام محرم و صفر می تواند مناسب ترین زمان برای نزدیکی هر چه بیشتر والدین و فرزندان به آموزه‌های دینی و ارتقای بینش مذهبی در آنها باشد.

xengzhth4mb3h424obdb

 

 

دانستنی ها برای معلم

به نام خدا

دانستنی ها برای معلم

 نیازهای جانوران

 زیستگاه: جایی است که گیاه، جانور یا گروهی از گیاهان یا جانوران در آن زندگی می کنند. زیستگاه انواع و اندازه های بسیار متنوعی دارد. زیستگاه سنجاب ها، گوزن ها و دارکوب ها درخت زار است. زیستگاه بالن ها اقیانوس است، برکه زیستگاه ماهی های خارپشت و سوسک های آبی است. زیستگاه آهوها عمدتاً چمن زار است. فلامینگوها پرندگانی هستند که در دسته های بزرگ، کنار دریاچه ها و مرداب ها زندگی می کنند. خرس قطبی در قطب شمال و ستاره ی دریایی در دریا زندگی می کند. زیستگاه کرم کدوی بالغ، روده ی انسان و زیستگاه کپک می تواند، یک تکه نان باشد.

  برخی از جانوران، در مراحل متفاوت زندگی از زیستگاهی به زیستگاه دیگر می روند. لارو پشه ، در مرحله ی لاروی، در برکه ها و جویبارها زندگی می کند، اما زیستگاه حشره ی بالغ، باغ ها، پرچین ها، مزارع ودرخت زارها است.

 هر زیستگاه در موجودات زنده ای که در آن زندگی می کنند،‌از راه های گوناگون و متعدد تاثیر می گذارد و متقابلاً نیز از آن ها تاثیر می پذیرد. شدت نور، دما، ترکیب شیمیایی، مقدار رطوبت خاک و میزان قرار گرفتن در مقابل باد بر رشد گیاهان تاثیر دارد. گیاهان غذای جانوران اند و از این رو،‌نوع گیاهان و پراکندگی آن ها در زیستگاه، در نوع و تعداد جانورانی که می توانند در آن زندگی کنند، موثر است. جانوران نیز در گیاهان تاثیر می گذارند.

 لانه: خانه ای است که یک جانور برای خود می سازد و محل به دنیا آوردن و پرورش نوزادان است. هنگامی که پرندگان آماده ی تخم گذاری می شوند، شروع به ساختن و آشیانه می کنند. پرندگان ماده به تنهایی یا به کمک نوع نر، این کار را انجام می دهند. بعضی از لانه ها بسیار مجهز هستند و در ساختمان آن ها از پشم، مو یا پر استفاده می شود؛ اما بعضی از آن ها بسیار ساده و نامرتب هستند. پرستوها لانه های فنجان مانندی از گِل می سازند. دارکوب ها سوراخ هایی در درختان حفر می کنند. قمری خانگی با استفاده از بزاق، لانه ی خود را به سطح زیرین برگ ها می چسباند. مرغابی شانه به سر لانه ی خود را به صورت معلق از گیاهان کنار آب می سازد. لانه ی حواصیل آبی بزرگ، توده ی بزرگی از شاخه های کوچک است. گاهی لانه های قدیمی مجدداً به وسیله ی پرنده های دیگر استفاده می شود.

 فقط پرندگان نیستند که لانه می سازند. تعداد معدودی از پستانداران مثل موش خانگی و سنجاب هم برای نوزدان خود لانه می سازند، اما لانه های آن ها همچون لانه ی پرندگان مجهز نیست. پلاتی پوس (پستاندار تخم گذار) در نقب های ساحل نهرها لانه می کند.

 بعضی حشره ها، مجهزترین و کامل ترین نوع لانه ها را می سازند. لانه ی آن ها هیچ شباهتی به لانه ی پرندگان ندارد و برای زندگی گروهی ساخته می شود. بیشتر زنبورها دارای چنین لانه هایی هستند. بعضی از زنبورها با کاغذ لانه می سازند، اما موریانه ها لانه های گِلی عظیم و بسیار محکمی بنا می کنند.

 غذا: همه ی جانوران باید غذا بخورند. جانوران گوشت خوار گوشت جانوران دیگر را می خورند. گیاه خوارانی که گیاه می خورند، غذای اصلی گوشت خوران اند. هضم گوشت از هضم مواد گیاهی آسان تر است، به همین دلیل، گوشت خواران سریع غذا می خورند و تکه های بزرگ گوشت را می بلعند. گوشت ارزش غذایی زیادی هم دارد، به همین دلیل گوشت خواران نیازی ندارند که مانند گیاه خواران وقت زیادی را صرف غذاخوردن کنند. بیش تر آن ها احتیاجی ندارند که هر روز غذا بخورند. بسیاری از گوشت خواران کوچک از گوشت حشرات و سایر بی مهرگان تغذیه می کنند. بزرگ ترین گوشت خوار، بالن آبی است که از موجودات کوچک شبیه میگو تغذیه می کند. بزرگ ترین گوشت خوار خشکی، خرس قطبی است.

 با این که بعضی از جانوران کوچک یا کندرو مانند عنکبوت برای از پا در آوردن طعمه که ممکن است سریع تر یا قوی تر باشد، از زهر استفاده می کنند، بیش تر گوشت خواران برای کشتن طعمه شان دندان ها یا چنگال تیزی دارند.

 دندان: بیش تر جانوران مهره دار دندان دارند. دندان ها برای گرفتن، بریدن و جویدن غذا به کار می روند. در بیشتر جانوران، هر گروه دندان ها وظایف خاصی دارند.

 در جانوران گوشت خوار دندان های نیش تکامل بیش تری پیدا کرده اند و برای سوراخ کردن پوست شکار به کار می روند. در جانوران گیاه خوار دندان های آسیا بزرگ و شیار دارند تا بتوانند مقدار زیادی علف و برگ سفت را له کنند. جانوران گوشت خوار هم دندان های آسیای مخصوص دارند تا گوشت را با کناره های فک شان بجوند. لبه های این دندان ها مثل تیغه های قیچی روی هم می لغزند.

 

 

 

دانستنی های معلم قسمت

زمستان خوابی: جانوران خون گرم (پستانداران و پرندگان) برای تولید گرما و کم و بیش ثابت نگه داشتن دمای بدن خود، غذا را می سوزانند. در زمستان، جانوران برای گرم نگه داشتن بدن خود به انرژی گرمایی بیش تری نیاز دارند و این هنگامی است که غذا کم است. برخی از جانوران با وارد شدن به نوعی خواب عمیق به نام خواب زمستانی، در مصرف انرژی صرفه جویی می کنند. آن ها در طی زمستان خوابی، برای صرفه جویی در مصرف انرژی، سرعت فعالیت های بدن خود را کم می کنند و دمای آن را پایین می آورند. ضربان قلب و سرعت تنفس آن ها هم کاهش پیدا می کند. حتی موقعی که دما نزدیک به صفر باشد، دمای بدن ممکن است تا حدود دمای محیط برسد.

جانوران زمستان خواب، معمولاً مکانی گرم و امن را برای گذراندن زمستان، انتخاب می کنند. خفاش ها در درون غارها که دما تغییر چندانی نمی کند، می خوابند. جوندگان کوچک در نقب های زیر زمینی، که به منظور گرم تر شدن با علف پوشیده شده، می خوابند. برخی زمستان خواب ها مانند سنجاب زمینی قطب شمال و موش زمستان خواب،‌بیش از نیمی از عمر خود را در زمستان خوابی می گذرانند.

در این مدت فرآیندهای بدن جانور با حداقل سرعت به کار خود ادامه می دهند و برای تولید انرژی از چربی های ذخیره استفاده می کنند. وزن بدن برخی از جانوران زمستان خواب،‌ در طی زمستان خوابی تا 40 درصد کاهش می یابد. سایر جانوران مانند همسترها در لانه های زمستانی خود مقداری غذا ذخیره می کنند و در طول زمستان هر چند وقت یکبار، برای خوردن مقداری از آن بیدار می شوند.

در میان پستانداران، فقط خفاش ها،‌حشره خوارهایی مانند جوجه تیغی و جوندگان مانند موش های زمستان خواب، موش خرماها، همسترها و سنجاب زمینی،‌زمستان خواب حقیقی اند. تعداد بسیار اندکی از پرندگان زمستان خوابی می کنند.

خرس ها بیش زمستان را می خوابند و سنجاب ها در صورتی که هوا خیلی سرد باشد، چندین روز می خوابند. این جانوران زمستان خواب های حقیقی نیستند، زیرا دمای بدن آن ها چندان کاهش پیدا نمی کند و به آسانی بیدار می شوند. این جانوران برای صرفه جویی در مصرف انرژی به خواب عمیق فرو می روند.

کند شدن حرکت: با کم شدن دمای اطراف جانوران خون سرد، مانند دوزیستان،‌ جوندگان و ماهی ها گرما از دست می دهند و از این رو، خود به خود غیرفعال می شوند. بسیاری از مارها زمستان را در مخفی گاه سرپوشیده می خوابند،‌ ولی برخی ازماهی ها در ته دریاچه ها و برکه ها به خواب فرو می روند. بسیاری از حشره های کوچک مانند پینه دوزها و برخی از پروانه ها هم زمستان را در مکان های محفوظ می خوابند.

در کشورهایی که فصلی از سال گرم و خشک است و غذا و آب در تابستان کم است، بسیاری از جانوران برای در امان ماندن از خشکسالی و صرفه جویی در مصرف انرژی،‌وارد حالتی به نام تابستان خوابی می شوند. که شبیه به زمستان خوابی است. بسیاری از قورباغه ها و وزغ ها در مجراهای خنک و مربوط زیرزمینی تابستان خوابی می کنند.

مهاجرت: بسیاری از جانوران، برای تولید مثل و یافتن غذا ، به سفرهای طولانی می روند. تعداد زیادی از آن ها همه ساله و برخی از آن ها فقط دوبار در زندگی چنین سفرهایی را انجام می دهند. این گونه سفرها را مهاجرت می نامند.

رایج ترین نوع کوچ، کوچ فصلی است که در آن، جانوران در فصل های مختلف سال، از جایی به جایی دیگر می روند. چلچله ها، زمستان را در افریقا یا امریکای جنوبی و مرکزی می گذرانند و تابستان را در اروپا و امریکای شمالی.

گاهی کوچ در فاصله ی زمانی بیش تری انجام می شود. ماهی آزاد بخش اول زندگی اش را در رودخانه ها می گذراند، وقتی بالغ می شود به اقیانوس کوچ می کند و سپس برای تخم ریزی به رودخانه ها برمی گردد. مارماهی ها درست عکس این رفتار می کنند.

کوچ کردن به جانوران کمک می کند تا از زیستگاه هایی که تنها در فصل های خاصی از سال غذا دارند حداکثر استفاده را بکنند و سبب می شود که رقابت بر سر غذا و قلمرو زندگی کاهش پیدا کند بسیاری از پرندگان مانند اردک، مرغابی و غاز، هر سال تابستان برای تولید مثل به شمال پرواز می کنند، در پاییز که در شمال رفته رفته غذا روبه کاهش می گذارد، این پرندگان دوباره به سرزمین های گرم جنوبی باز می گردند در نواحی خشک داخل قاره ها، گله های وسیعی از جانوران، مثل گوزن های افریقایی چرا می کنند. این جانوران صدها کیلومتر به دنبال ابرهای باران زایی روان می شوند که گهگاه سر می رسند و سبب رویش علف های تازه می شوند.

نگهداری آب در بدن جانوران: جانوران جونده ی بیابانی کلیه های خاصی دارند که موجب نگهداری آب در بدن آن ها می شود. شتر قطرات چکیده از بینی خود را می بلعد. موش کانگورویی در طی روز در سوراخ جای می گیرد و بخار آب تنفس او به تدریج انباشته می شود و هوای سوراخ را مرطوب می سازد و هم چنین ممکن است آب لازم را از غذایی که می خورند به دست آورند.