معلم

آموزش

معلم

آموزش

خلاقیت در بستر ارزشیابی توصیفی




 

خلاقیت در بستر ارزشیابی توصیفی 

در این مقاله سعی شده با توجه به اجرای طرح ارزشیابی توصیفی در برخی از مدرسه های ابتدایی ایرانی، ضمن تعریف خلاقیت، به عناصر و عواملی که باعث بروز خلاقیت می شود، اشاره شود و سپس به ارزشیابی توصیفی و فضایی که اجرای این طرح برای بروز خلاقیت ایجاد می کند، پرداخته شود. مولف مقاله کارشناس ارزشیابی دفتر آموزش و پرورش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش است.

خلاقیت چیست؟

بیشتر اوقات، مردم کلمه خلاق را مترادف کلمه پراستعداد و باهوش می دانند و تصور آنان این است که کودک بااستعداد و باهوش، خلاق نیز است یا این که کودک خلاق از هوش بالایی برخوردار است. هر چند کودکان باهوش، استعداد بالقوه بیشتری دارند که در راه های خلاق به کار ببرند، اما خلاقیت، همان استعداد و هوش نیست. خلاقیت فرآیندی است که بر مبنای استعداد، آموزش و تفکر استوار است. «خلاقیت گستره وسیعی از مسائل کوچک روزانه تا پیشرفت های مهم تاریخی در علوم و ادبیات و هنر را دربرمی گیرد و برخلاف نظر عمومی، هر فرد با توانایی های شناختی معمولی با مقداری تلاش می تواند از خود خلاقیت به خرج دهد. کودکان در سنین گوناگون انواع متفاوتی از رفتارهای خلاق را نشان می دهند.» (حسینی، ۱۳۸۱: ۶۲

).

چگونه می توانیم خلاقیت را در کودکان تشخیص دهیم؟

هر انسان طبیعی می تواند کاری خلاق در زمینه ای انجام دهد. ما اگر بخواهیم بزرگسالانی خلاق داشته باشیم، باید به کودکان خلاق توجه کنیم. به همین دلیل باید به پرورش مهارت ها و انگیزه خلاقیت توجه کنیم. فضاهایی که کودکان در آن خلاقیت خود را بروز می دهند و میزان خلاقیتی را که از خود نشان می دهند، بستگی به آموزش آنها، تجربه و سطح پرورش فکری و جسمی آنان دارد. هر عملی که کودک انجام می دهد، می تواند خلاق باشد، به شرطی که دو اصل در آن رعایت شده باشد.

۱- با آنچه که قبلا انجام داده، متفاوت باشد.

۲- صحیح و جذاب و معنی دار باشد.

برای آنکه بتوانیم ارزیابی نسبتا مناسبی از خلاقیت کودک خود داشته باشیم، باید هر زمان که با کودکان هستیم، خلاقیت را در دستور کار ذهنی خود قرار دهیم، البته قضاوت در مورد خلاقیت، کار آسانی نیست؛ زیرا نمی توان تشخیص داد مطالبی که کودک بر زبان می آورد و عملی که انجام می دهد، واقعا برای او مفهوم یا تازگی داشته باشد. آزمون هایی نیز برای تشخیص خلاقیت انجام می شود که معمولاً سؤالاتی را مطرح می کند که دانش آموز مجبور می شود یک یا چند پاسخ فرضی به آنها بدهد. مثلا از دانش آموز پرسیده می شود «چند کاربرد برای یک آجر (یا یک گیره کاغذ یا چند شیء معمولی دیگر) پیشنهاد می کنید؟ چگونه می توان این اسباب بازی را بهتر کرد؟ چه نوع پایانی می توانید برای این داستان بیندیشید؟ » از پاسخ هایی که کودکان به این نوع سؤالات می دهند، طبق ضوابطی نتیجه گیری می شود، مثلا تعداد پاسخ هایی که کودک به یک سؤال می دهد و غیرمعمول بودن پاسخ های کودک در مقایسه با پاسخ هایی که سایر کودکان می دهند و اینکه کودک تا چه حد درباره هر پاسخ توضیح می دهد.

این نکته را نیز باید دانست که آزمون های خلاقیت تا حدودی می تواند توانایی های ذهنی مربوط به خلاقیت را اندازه گیری کند، زیرا توانایی هایی مانند انگیزه که نقش بسیار مهمی در تفکر خلاق دارد، سنجش نمی شود. از طرف دیگر آزمون های خلاقیت چون معمولا در شرایطی نظیر شرایط امتحانات در مدارس انجام می شود، به احتمال زیاد با اضطراب همراه خواهد بود. به همین دلیل شاید دانش آموزان نتوانند به راحتی به آنان پاسخ دهند و افکار منعطفی داشته باشند؛ لذا علاوه بر آزمون باید از مشاهده های دقیق و آگاهانه روی رفتار کودک، سود جست.

برای پرورش و حفظ خلاقیت در کودکان چه کارهایی باید انجام داد؟

مهم ترین مسأله بعد از تشخیص خلاقیت در کودکان، حفظ و چگونگی پرورش آن است. باید انگیزه ذاتی خلاقیت، پرورش پیدا کند. بهترین روش برای حفظ خلاقیت در کودکان این است که به آنها کمک کنیم تا استعدادها و مهارت ها و علایق آنها به یکدیگر مرتبط شوند. درک و شناخت اصل انگیزه درونی خلاقیت مرحله بسیار مهمی برای تشویق خلاقیت در کودکان است. باید زمینه ایجاد خلاقیت یعنی لذت و رضایت خاطر را در کودکان فراهم کنیم. یادآوری شایستگی ها و ایجاد استقلال برای تصمیم گیری در کودکان، باعث بروز خلاقیت می شود. کودکان از فعالیت هایی که احساس مسلط بودن به آن دارند، بیشتر لذت می برند و اگر احساس کنند که کار متعلق به آنهاست، بیشتر روی آن وقت می گذارند.

تحقیقات نشان داده دانش آموزانی که استقلال بیشتری در تصمیم گیری دارند و به آنان حق انتخاب داده می شود، از انگیزه درونی بیشتری برای انجام کار برخوردارند و پیشرفت خلاقیت در آنان قابل ملاحظه است.

محیط مدرسه و خانه، چگونه می توانند خلاقیت کودکان را رشد دهند یا از بین ببرند؟

«بررسی اجزای خلاقیت روشن می کند که خلاقیت یک ویژگی ثابت شخصیتی نیست که بدون هیچ تغییر و تحول در وجود انسان نهفته باشد، بلکه از جمله مواردی است که کاملاً تحت تاثیر عوامل یا موانعی تقویت یا تضعیف و حتی نابود می شود. بعضی شرایط، زمینه های ظهور و گسترش خلاقیت را فراهم می آورند، در حالی که بعضی موقعیت ها رشته های خلاقیت را در وجود آدمی خشک می کند. »(حسینی، ۱۳۸۱: ۶۳)

آمابیل و همکارانش (۱۹۸۸) در مصاحبه هایی که با ۱۲۰ دانشمند در ۲۰ رشته مختلف داشته اند به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی در رشد خلاقیت برتری دارند. (حسینی، ۱۳۸۱)

«شور و عشق از آسیب پذیری مصون نیست، حتی کودکانی که دارای انگیزه ای بسیار قوی هستند، ممکن است در نتیجه محیط منع کننده به شدت تضعیف شوند و از این رو خلاقیت آنها از بین برود. چنین محیطی در کجا وجود دارد؟ آیا سیستم های متداول در مدارس سنتی سختگیر و محیط خانه ای محافظه کارانه مقصر به حساب نمی آیند؟ حتی آنهایی که کاملاً دارای تمایلات خوب هستند، می توانند سهواً وضعیتی را به وجود آورند که برای سلامت خلاقیت کودکان مضر باشد» . (آمابیل، ترجمه قاسم زاده و عظیمی، ۱۳۷۵: ۸۵)

در بسیاری از خانواده ها والدین، کودکان خود را مجبور به یادگیری می کنند. متأسفانه این امر نه در خانواده، بلکه در محیط های آموزشی، یعنی مدارس نیز، کاملا مصداق دارد. گاه شرایط موجود در مدرسه به گونه ای است که نه تنها به پرورش خلاقیت کمک نمی کند، بلکه این موهبت الهی را سرکوب می کند. (کریمی، ۱۳۸۴: ۲۶) مدیران و معلمان ما با این نیت خیرخواهانه که قرار است استعدادهای بالقوه دانش آموزان کشف شود، آنها را مجبور می کنند تا مطالبی را که دانش آموز، هدف از یادگیری آن را نیز نمی داند، یاد بگیرند. البته همیشه تنبیه و تهدید از طریق اجبار صورت نمی گیرد؛ گاهی اوقات پاداش های بی مورد نیز حکم تنبیه و اجبار را دارد. بزرگ ترین مانع برای رشد خلاقیت، ارزیابی از آن است. این ارزیابی چه مثبت چه منفی، می تواند کودک را به سمت خلاقیت کمتر هدایت کند. آزمایش ها نشان داده که حتی احساس مشاهده شدن در حین انجام کار، می تواند تأثیر منفی روی خلاقیت بگذارد.

عامل مهم دیگر برای از بین بردن خلاقیت، پاداش است. اکثر مردم این تصور را دارند که پاداش باعث بهبود عملکرد می شود، اما همیشه این طور نیست. استفاده از مشوق های بیرونی باعث می شود میل و انگیزه های درونی و انگیزه ها و محرک هایی را که موجب خلاقیت و اعتماد به نفس می شود از بین برود. «صاحب نظران، اعتقاد دارند که پاداش خصوصاً در مواردی که به خوبی استفاده نشود انگیزه های درونی افراد را به ویژه در انجام فعالیت های بدیع و خلاق از بین می برد.» (کریمی۱۳۸۴،:۳۰).

استفاده مکرر از پاداش باعث می شود که کودکان از مثلاً ورزشی که پیروزی به همراه نداشته باشد، لذت نبرند و یا از درس خواندنی که به همراه دریافت نمره خوب نباشد، رضایت نخواهند داشت و به طور کلی از انجام کاری که تعریف دیگران را به دنبال نداشته باشد، راضی نخواهند شد. با پاداش های بیرونی، عشق به آموختن و انگیزه های خلاقیت را در دانش آموزان از بین می بریم. از طرفی دیگر، اگر این پاداش ها قطع شود، ممکن است احساس تنبیه شدن را در کودک به وجود بیاورد.

تعریف و ستایش نیز گاهی اوقات، آثار مخربی بر دانش آموزان می گذارد. کودکانی که به طور مداوم از طرف خانواده یا معلمان مورد تعریف و تشویق قرار می گیرند، یاد می گیرند که فقط کارهایی را انجام دهند که مورد توجه والدین یا معلمان آنها است. اگر چه این رفتار مورد تأیید بزرگترها است، اما این دانش آموز در آینده از خلاقیت کمتری برخوردار خواهد شد. آنها یاد می گیرند که در زندگی آینده به جای خلاقیت و ابتکار، خود را با شرایط سازگار کنند و تنها به دنبال اموری باشند که تعریف و ستایش برای آنها به ارمغان بیاورد.

دو تن از نوابغ ادبی، نمونه های بارزی از نیروی منفی پاداش را نشان می دهند. یکی از آنها تی.اس.الیوت است که پس از اطلاع  از بردن جایزه نوبل دچار افسردگی شدید شد. مدت کوتاهی پس از اعلام برندگان جایزه، الیوت یکی از دوستانش را در خیابان ملاقات کرد. دوست او دستش را به سوی الیوت دراز کرد و گفت: دوست عزیز تبریک می گویم که برنده جایزه نوبل شده ای، فکر می کنم که دیگر موقع آن رسیده بود. الیوت با دلتنگی پاسخ داد: باید بگویم خیلی زود بود. جایزه نوبل به منزله بلیتی برای تشییع جنازه انسان است. هیچ کس، پس از دریافت این جایزه نتوانسته کاری انجام دهد. الیوت طی آشنایی با سایر برندگان جایزه، متقاعد شد که این پاداش بزرگ به طریقی به صورت دلیل زنده بودن و دلیل نوشتن برای برندگان جایزه درآمده است. به عقیده او، جایزه بلافاصله محرک شخصی و انگیزه درونی برای نوشتن را از میان می برد.

داستایوسکی، داستان نویس روسی نیز به خاطر پاداش، دچار فلج مشابهی شد. در مورد او در مقابل نوشتن یک داستان، محرک مادی قرار داشت. در نامه ای که او به یک دوست نوشت، چنین شکایت کرد:من کار کردم و زجر کشیدم. آیا معنی بی تحرک شدن را می دانی؟ خدا را شکر، نمی دانی. می دانم که تو هرگز طبق سفارش و طبق معیار ننوشته ای و هرگز آن زجر جهنمی را تجربه نکرده ای. دریافت آن همه پول از روسی ویستنیک به عنوان پیش پرداخت!(عظیمی۱۳۷۵،:۸۵)

از دیگر موانع رشد خلاقیت، رقابت است. رقابت مجموعه ای از ارزیابی و پاداش است. غالباً رقابت زمانی به وجود می آید که مردم احساس کنند کار آنها در مقابل کار دیگران مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و به بهترین آنها پاداش تعلق می گیرد.(همان) امری که ما هر روز در مدارسمان شاهد آن هستیم؛ میدانی را آماده می کنیم و گروهی از دانش آموزان را انتخاب کرده، وادارشان می کنیم برای به دست آوردن جایزه، حریفان قدر خود را از میدان بیرون بیندازند تا پاداش طلایی مربوطه را به دست بیاورند. آشکارترین شکل رقابت در سیستم آموزشی، برگزاری امتحان است و ملاحظه شده که دانش آموزان برای کسب نمره بالاتر و پیروزی بر حریف یا حریفان به تلاش هایی که تجلی آن به صورت های گوناگون مانند تقلب، کپی کردن، نوشتن مطالب بر روی دسته صندلی قبل از شروع امتحان، درس خواندن فقط شب امتحان و... ظهور می کند، دست می زنند.

محدودیت در انتخاب نیز، باعث نابودی خلاقیت می شود. همانطور که اشاره شد، آزادی در انتخاب، باعث رشد خلاقیت می شود و برعکس آن نیز صادق است. یعنی محدود شدن انتخاب و ایجاد فشار برای یادگیری، خلاقیت را نابود می کند. فشارهایی را که خانواده ها و مدرسه برای حفظ کردن مطالب و یادگیری آن به کودک که سطح بالایی از انگیزه های درونی را ندارند وارد می کند، آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت و تأثیرات منفی آن به شکل فرار از مدرسه، ترک تحصیل و نخواندن درس و حتی خودکشی، ظهور می کند. فشارهای خارجی، بدترین عامل برای سرکوب خلاقیت است.

تعداد زیادی از والدین، فرزندان خود را به سمتی هدایت می کنند که فکر می کنند آنان در آن زمینه موفق می شوند، هرچند که آن مسیر مورد علاقه کودکشان نباشد؛ البته شاید کودک به موفقیت هم برسد، اما به رضایت نخواهد رسید و واقعاً خلاق نخواهد شد. معلمان و مربیان ما نیز با ارزیابی دائمی خود، باعث کاهش انگیزه در دانش آموزان می شوند؛ زیرا نظام نمره دهی در مدارس ما باعث می شود که کودکان ما به جای توجه به افزایش معلومات و بهبود مهارتهایشان، تنها حرص و ولع برای کسب نمره داشته باشند.

اگر خانواده و مدرسه نتواند در شناسایی و رشد خلاقیت دانش آموز موفق شوند و با ایجاد مانع(ارزیابی، پاداش، رقابت و محدودیت در انتخاب) سبب از بین رفتن آن شوند، ما باید شاهد دانش آموزانی افسرده و بی انگیزه برای خلاقیت باشیم؛ همان گونه که تاکنون شاهد بوده ایم!

ارزشیابی توصیفی چیست؟

« ارزشیابی توصیفی»الگوی جدیدی است که تلاش می کند زمینه ای را فراهم سازد تا دانش آموزان در کلاس درس با شادابی و نشاط بهتر و بیشتر و عمیق تر مطالب درسی را یاد بگیرند.(۱)

بنابراین، به جای توجه افراطی به آزمون های پایانی و نمره، روند یاددهی و یادگیری را در طول سال تحصیلی مورد توجه قرار می دهد و در راستای این توجه، رشد عاطفی و اجتماعی و حتی جسمانی دانش آموز را نیز در نظر می گیرد. این طرح با هدف بهبود کیفیت یادگیری و یاددهی و افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی و یادگیری، تغییرات اساسی را در نظام ارزشیابی فعلی پیشنهاد کرده است. از جمله تغییر مقیاس فاصله ای(۰تا۲۰)به مقیاس ترتیبی، تغییر ساختار کارنامه و تبدیل آن به کارنامه توصیفی تحت عنوان گزارش پیشرفت تحصیلی، تغییر و تنوع بخشی به ابزارها و روش های جمع آوری اطلاعات از وضعیت تحصیلی دانش آموز، مانند: پوشه کار، آزمون های عملکردی، فهرست وارسی(۲) و برگ ثبت مشاهدات، تغییر در رویکرد کلی ارزشیابی از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینی و فرآیندی تغییر در مرجع تصمیم گیرنده در ارتقای دانش آموزان. در این طرح، به جای امتحانات پایانی، معلم و شورای مدرسه، مرجع صاحب صلاحیت تصمیم گیری تعیین شده اند.

ارزشیابی توصیفی چگونه می تواند در بروز و رشد خلاقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود؟

«از سالها پیش در کشور ما در حوزه خلاقیت، مطالب و مباحث اندکی مطرح بوده است. همچنین یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش ما درخصوص شکوفایی خلاقیت دانش آموزان طرح ریزی شده است. اما علی رغم اهمیت این موضوع به دلایل مختلف تاکنون کمتر به پژوهش و مطالعه بنیادی و برنامه ریزی برای پرورش خلاقیت دانش آموزان، پرداخته شده است و این در حالی است که به شدت به نسلی خلاق و نوآور نیازمند بوده و هستیم. (سلیمانی، ۱۳۸۱: ۱۱)

برای ایجاد خلاقیت، هوش، استعداد، مهارت و تلاش لازم است؛ اما کافی نیست. انگیزه درونی نیز باید به آنها اضافه شود تا خلاقیت شکل گیرد. ما باید برای کودکانمان فرصتهایی را به وجود بیاوریم و مهارتهایی را به آنها آموزش دهیم تا استعدادهایشان را گسترش دهند و این محقق نخواهد شد مگر اینکه بین مهارتها و علایق آنها وجه مشترکی را بیابیم و آنها را رشد دهیم.

در روش آموزش سنتی که مبتنی بر یادگیری مطالب بدون تفکر و توجه به معنی آن است، دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که بدون توجه به چگونگی ارتباط مطالب و بدون تفکر، برای به دست آوردن نمره خوب آنها را می آموزند. اما این نوع آموزش و یادگیری برای انجام یک کار خلاق، واقعاً بی فایده است.» شیوه های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می شود، همچنین با تکیه بر انتقال معلومات و محفوظات، امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یاد گیرنده سلب می کند. چنانکه دانش آموز نمی تواند بین آموخته هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه ها به او فرصت می دهد تا به جست وجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرآیند یادگیری دخیل می شود و انگیزه های درونی و به دنبال آن امکان بروز خلاقیت در او افزایش می یابد. (سلیمانی، ۱۳۸۱: ۱۱۱) این مهم در طرح ارزشیابی توصیفی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته است. معلمین این طرح با ارزشیابی دانش آموز به شکل نامحسوس، فضای باز و فعالی را برای رشد خلاقیت ایجاد کرده اند. ارزشیابی توصیفی سعی کرده با تغییر در ساختار نظام ارزشیابی آن را به قدری انعطاف پذیر کند که با شیوه ها و علائق یادگیری متفاوت، انطباق پیدا کند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، کودکان در یادگیری فعال هستند و احساس غرور و مالکیت نسبت به کلاس درس خود دارند. آنها در این کلاس آزاد هستند تا انتخاب کنند. راهنمایی می شوند و اختیار دارند تا در محیط کلاس، آن گونه که دوست دارند، یاد بگیرند.

معلمین طرح ارزشیابی توصیفی با ایجاد جوی صمیمی و مطمئن در کلاس درس فضایی مساعد را برای رشد خلاقیت دانش آموزان فراهم کرده اند تا آنها بتوانند با آسودگی در کلاس به اظهار نظر بپردازند و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارند، مطرح کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مهارتهای یادگیری را در قلمرو خاص به کودکان بیاموزند. آنها روش تفکر درباره مسائل و قوانین علمی را به دانش آموزان آموزش می دهند. «تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثری در خلاقیت دانش آموز دارد.» (سلیمانی، ۱۳۸۱: ۱۱۴).

در ارزشیابی توصیفی، یادگیری مهم و تفریح است. کودکان در کلاس تشویق می شوند که علائق، تجارب و ایده های خود را به کلاس درس بیاورند و اجازه دارند درباره هدفهای کار روزانه خود با معلمان بحث کنند. به آنها استقلال کاری داده می شود تا تصمیم بگیرند. احساس آرامش می کنند و تنشها و فشارهای کسب نمره را ندارند. در تحقیقی که اخیراً از طرف خانم حقیقی، دانشجوی کارشناسی ارشد، صورت پذیرفته، نشان داده شده است که محیط های خالی از استرس، به ویژه استرس امتحان، شرایط مساعدتری را برای بروز خلاقیت ایجاد می کند. همچنین در این تحقیق از طریق آزمون ۳۵ سؤالی پیشرفت تحصیلی در سه سطح دانش، ادراک- کاربرد و قوه خلاقه (نوآوری- سیالی- اصالت) و همچنین از طریق مشاهده کنش متقابل در کلاسهای درسی، سنجیده شد و تفاوت معنی داری بین گروه آزمایشی (کلاس مجری طرح ارزشیابی توصیفی) و گروه کنترل (کلاس مجری ارزشیابی سنتی) مشاهده شد. (حقیقی، ۱۳۸۳)

«آمابیل (۱۹۸۹) معتقد است معلمان با بیان آزاد احساس خود، مانند عشق و شادی و کنجکاوی به امور می توانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، معلمان به جای« من»،« ما »می گوید. آنها منبع اطلاعات و هدایت هستند. در این کلاس، همیشه«همکاری » بر« رقابت » ارجحیت دارد. زمانی که راه های گوناگون انجام یک فعالیت را مورد توجه قرار می دهند، اجازه می دهند که دانش آموزان صدای بلند فکر کردن آنها را بشنوند و هدایت شوند. آنها نه تنها از ایجاد هرگونه زمینه رقابت در کلاس درس، خودداری می کنند بلکه جوی را در کلاس ایجاد می کنند که دانش آموزان در انجام وظایف به همدیگر کمک کنند، در ایده ها با هم سهیم شوند و به نتیجه نهایی کار افتخار کنند و این یعنی خلاقیت.

منابع

* آمابیل، ترزا، شکوفایی خلاقیت کودکان، ترجمه قاسم زاده و عظیمی (۱۳۷۵) چاپ اول: تهران: نشر دنیای نو.

* احمدی، غلامعلی (۱۳۸۳) جایگاه و نقش ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش و یادگیری فرآیند مدار، مجموعه مقالات اولین همایش ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات تزکیه.

* پیر خائفی، علیرضا (۱۳۸۳)، نگاهی به سنجش خلاقیت دانش آموزان از منظر تحولی و گونه ای، مجموعه مقالات اولین همایش ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات تزکیه.

* حسنی، محمد، احمدی (۱۳۸۴)، ارزشیابی توصیفی الگویی نو در ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات مدرسه.

* حسنی، محمد(۱۳۸۴)، راهنمای ارزشیابی توصیفی، چاپ اول، تهران: نشر آثار معاصر

* حسینی، افضل السادات (۱۳۸۱)، ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن، چاپ دوم، مشهد: نشر آستان قدس رضوی.

* حقیقی، فهیمه السادات (۱۳۸۳)، نقش ارزشیابی مستمر در تعمیق یادگیری دانش آموزان پایه دوم مقطع ابتدایی شهر تهران،سال تحصیلی ۸۴-،۸۳ پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور تهران. منتشر نشده.

* سلیمانی، افشین (۱۳۸۳)، کلاس خلاقیت، ،۱۳۸۱ چاپ اول، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.

* کریمی، علی (۱۳۸۴) پرورش خلاقیت، چاپ اول، تهران: انتشارات رسانه تخصصی.

زیرنویس

۱- بعد از مصوبات ۶۷۹ و ۶۷۴ شورای عالی آموزش و پرورش مبنی بر تهیه طرحی برای تغییر نظام ارزشیابی تحصیلی پایه های اول تا سوم ابتدایی، طرحی تحت عنوان ارزشیابی توصیفی تهیه و بعد از تأیید شورای عالی به اجرای آزمایشی گذاشته شد. اهداف اساسی طرح به این شرح است: بهبود کیفیت فرآیند یاددهی، یادگیری، فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف فرهنگ بیست گرایی، تاکید بر اهداف آموزش و پرورش به جای تأکید بر محتوای کتاب ها، فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی دانش آموزان، افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی و یادگیری. در راستای تحقق این اهداف، ارزشیابی توصیفی در چند محور در نظام ارزشیابی تغییر و تحول ایجاد نموده است. البته این تغییرات با تحولات جهانی در این حوزه، همزمان و همسو است.(حسنی،محمد۱۳۸۱،)

۲-Check List

 

ارزشیابی توصیفی، شکلی از ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که در آن معلم با مشارکت فعال  و دانش آموز و اولیای ایشان با استفاده از ابزار های مختلف به جمع آوری اطلاعات در زمینه تلاش ها، پیشرفت ها و موفقیت های دانش آموزان می پردازد و با طبقه بندی تحلیل و تفسیر اطلاعات به آنها کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند و مشکلات یادگیری خود را به کمک اولیا و معلمان برطرف کنند.

هدف اصلی در ارزشیابی توصیفی بهبود شرایط یادگیری دانش آموزان با از بین بردن اضطراب های نامطلوب ناشی از برگزری امتحانات و بازخورد های عددی است.

ویژگی های ارزشیابی توصیفی

1- در ارزشیابی توصیفی به جای دادن نمره به دانش آموز از عبارت های کیفی مثل تلاش خوبی داشته ای، با تلاش به موفقیت رسیده ای، برای موفقیت باید بیشتر تلاش کنی، با انجام تمرین بیشتر مشکل شما برطرف می شود و ... استفاده شود.

2- ارزشیابی توصیفی به زمان خاص محدود نمی شود این ارزشیابی در کل جریان یادگیری، در فعالیت های خارج از کلاس و در محیط زندگی جریان دارد.

3- تلاش و دشد کودکان همانند موفقیت آنان ارزشمند است و فقط به موفقیت ها امتیاز داده نمی شود بلکه، تلاش و پیشرفت نیز امتیاز دارد.

4- همانگونه که یادگیری دانش آموزان در حوزه های مختلف و سطوح متفاوت است، سنجش و ارزشیابی آن نیز باید با استفاده از ابزار هایی باشد که بتواند این یادگیری ها را بسنجد. پوشه کار، آزمون ها، مشاهدات از جمله ابزارهایی است که در ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار می گیرد.

5- در ارزشیابی توصیفی اصل بر ارتقای دانش آموزان به پایه های بالاتر است مگر در موارد بسیار نادر و زمانی که دانش آموزان دارای ناتوانایی های ذهنی باشند.

6- کارنامه دانش آموزان علاوه بر عملکرد درسی، عملکرد اجتماعی و عاطفی و جسمانی-فیزیکی را منعکس می کند.

ارزشیابی توصیفی با ویژگی های فوق راه کارهایی را برای برطرف کردن بخشی از مشکلات فراوری ارزشیابی تحصیلی ارایه داده است که در ادامه به آنها اشاره می شود.

راه کارهای ارزشیابی توصیفی برای برطرف کردن مشکلات

 

الف) مهم ترین هدف ارزشیابی توصیفی، ایجاد تغییر در دیدگاه ها و نگز های مسوولان، مدیران، آموزگاران و والدین نسبت به ارزشیابی تحصیلی است. زیرا اصلی ترین عامل ناکارآمدی روش های فعلی، نگاه نادرست به هدف های مستتر در هر یک از روشهاست که منجر به استفاده نادرست از آنها می شود. به عنوان مثال آزمون و آزمودن اگر با هدف شناخت تغییرات حاصل از یادگیری که بیانگر تلاش ها و فعالیت های معلم، دانش آموز و والیدن گرامی است به کار رود و از نتایج آن؛

1- برای کمک به دانش آموزان در جهت تلاش بیشتر و فعالیت دقیق تر

2- توسط معلم و والدین در جهت برنامه ریزی مناسب تر استفاده شود، این عمل نه تنها ناپسند نیست بلکه عین صواب است.

ب) راهکار دیگری که پیش بینی شده، جایگزینی بازخوردهای کیفی و توصیفی به جای بازخوردهای نمره ای است. نمره برای دانش آموز فقط به عنوان علامتی است که برخی از رفتارهای خوشایند و یا ناخوشایند دوستان، معلمان، اولیا و دیگران را به دنبال دارد. اما تأثیری در شناخت نقاط قوت، ضعف، توانمندی ها و محدودیت ها ندارد. اما باز خوردهای کیفی به دانش آموزان انگیزه و تلاش بیشتر در یک فضا و شرایط آرام و برای معلم، توجه دقیق بر ابعاد یادگیری دانشآموزان و برای اولیا آگاهی از وضعیت تحصیلی و وظیفه و مسوولیتی که در قبال آن دارند، می دهد. نباید حذف نمره را از بازخوردهایی که به دانش آموز داده می شود با حذف ارزشیابی، یکسان تلقی کرد. ارزشیابی به صورت دقیق تر، کامل تر، با ابزارهای مناسب تر با هدف یاری به دانش آموز و اولیا آنان در طول سال تحصیلی انجام می شود؛ اما نتیجه با کلمه، عبارت، جمله و ... اعلام می گردد.

 اگر یادتان باشد گفته شد از جمله مشکلات ارزشیابی فعلی کم توجهی به تمامی آموخته ها و یادگیری های دانش آموزان، مثلاً در زمینه علاقه، انگیزه، احساسات، نگرش ها، توانایی ها، مهارت ها، کارهای علمی و ... است. مواردی که به جرأت می توان گفت هدف اصلی و اساسی دوره ابتدایی رشد و شکوفایی آنهاست، که در ارزشیابی توصیفی برای هر یک از آنان ابزار و گروه، روش مشاهده و ابزاری تحت عنوان سیاهه رفتار در نظر گرفته شده است. بنابراین، معلم گرامی ضمن توجه به این بعد یعنی بعد اجتماعی، آن را با روش و ابزار درست ارزشیابی می‌کند و اطلاعات حاصله را بررسی، تجزیه و تحلیل کرده و از نتایج آن برای تصمیم گیری درخصوص تنظیم برنامه آموزشی خود و اطلاع به والدین برای فراهم کردن زمینه تلاش و فعالیت بیشتر همراه با انگیزه لازم، به کار می برد.

 ج) با توجه به اینکه برگزاری امتحانات در زمانی غیر از زمان آموزش و یادگیری انجام می شود، فاصله زمانی بین آموزش و ارزشیابی  و امتحان، آن را به یک موضوع اضطراب آور و نگران کننده تبدیل کرده است. از طرف دیگر براساس نتایج یک یا چند امتحان در مورد آینده دانش آموز تصمیم گیری می شود و این امر باعث شده هم والدین و هم دانش آموزان و حتی معلمان دچار ترس و اضطراب شوند. برای رفع این مشکل در ارزشیابی توصیفی امتحان و آزمون به شکل مستقل و در زمان ویژه برای آن کار وجود ندارد. بلکه معلم در زمانی که مشغول آموزش و دانش آموز در حال یادگیری است، آزمون های مورد نظر اجرا شده و همزمانی ارزشیابی و آموزش و یادگیری ضمن حذف اضطراب ناشی از حضور در جلسات امتحانی، آن را به مرحله ای از یادگیری و جزء فرآیند یادگیری تبدیل می کند.

 د) مشارکت و همکاری در هر کاری علاقه و تعهد افرا را به آن کار افزایش می دهد. از آنجایی که ارزشیابی تحصیلی در طرح ارزشیابی توصیفی یک فرصت یادگیری تلقی می شود و برای یادگیری و بهبود شرایط آن انجام می گیرد، مشارکت دانش آموز و وابدین در این موضوع در کنار معلم بسیار ارزشمند و حیاتی است. زیرا دانش آموز با بررسی روند تلاش خود از همان ابتدا مدیریت و فرایند های یادگیری خود را بتدریج بر عهده می گیرد و والدین نیز با مشارکت در امر ارزشیابی فرزندشان ضمن احساس وظیفه بیشتر، برنامه ریزی های آگاهانه تری برای بهبود وضعیت تحصیلی آنها انجام می دهند.

 ه- و بالاخره در ارزشیابی توصیفی تمام تلاش معلم، والدین و خود دانش آموز در طول سال صرف فرایند«ارزشیابی شناخت از وضعیت یادگیری - تلاش برای یادگیری بهتر -  ارزشیابی شناخت بیشتر و دقیق‌تر - تلاش برای یادگیری بهتر» می شود و دانش آموزان فرصت جبران کاستی های احتمالی متراکم نشده و تا پایان توبت اول یا سال حفظ نمی شوند، بلکه هر زمان که شناسایی طرح، اصل بر ارتقاء دانش آموز به پایه بالاتر است و فقط معدود دانش آموزانی که مشکل جدی در توانمندی های عقلی و ... دارند بنابر اصل «هر دانش آموزی با توجه به تفاوت های فردی به زمان متفاوتی برای یادگیری نیاز دارند» تکرار پایه می نمایند.

محاسن ارزشیابی توصیفی و ضعف های ارزشیابی فعلی در  زیر آمده است:

محاسن ارزشیابی توصیفی

 1 شناخت عمیق تر و دقیق تر از دانش آموز       2 کاهش اضطراب نامطلوب و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت

3 توجه به تلاش ها و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت        4 به خدمت گرفتن ارزشیابی برای آموزش و یادگیری بهتر

5 مشارکت دانش آموز و والیدن در ارزشیابی       6 حمایت از کودک و توجه به حقوق آن در کلاس و مدرسه

7 ایحاد فضای محبت و همدلی بین دانش آموزان         8 شناسایی مشکلات یادگیری در زمان مناسب و تلاش برای رفع آن

معایب ارزشیابی فعلی

 1 محدود شدن به ارزشیابی از دانش آموز و اطلاعات         2 اضطراب آور بودن نمره و امتحان

 3 کم توجهی به تلاش ها و فعالیت ها و تأکید بیش از حد بر موفقیت        4 تفکیک یادگیری از ارزشیابی

 5 ایجاد فضای رقابتی، البته ناسالم در بین دانش آموزان        6 کم توجهی ابعاد عاطفی و مهارتی

 7 کم توجهی به ویژگی های سنی، شرایط روحی کودک            8 عدم توجه به مشکلات یادگیری و توجه صرف یه نمرات پایانی

به یاد خدا

به  عنوان معلم باید عمیقاً  باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ما ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به     دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیّا کنیم که نمره گرایی از بین  برود  و  معلم و دانش آموز و اولیا همه به دنبال  کیفیت کار  باشند نه کمیت.

بسیاری از معلمان نگران  اتمام برنامه های درسی خود هستند بدیهی است بخشنامه ها و  دستورالعمل های اداری و اجرایی در تولید این  نگرانی  نقش عمده دارند و باعث افت    کیفی کار آنان می شود. برای رفع این نگرانی باید چاره اندیشی کرد تا کیفیت فدای کمیّت نشود. [1]

ارزشیابی:

هر کاری  که قضاوتی به همراه داشته  باشد ارزشیابی است که بعضی از مواقع   سنجش و  ارزشیابی معادل به کار می  روند، اما به  واقع هم  معنا نیستند. سنجش، اندازه گیری عملکرداست و مشتمل بر قضاوت نیست و این نقش بر عهده ی ارزشیابی است. [2]

در واقع امتحان نوعی ارزشیابی است که  طبق  اصول  معینی انجام می  شود  و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و  پرورش وکمک به بهبود یادگیری  است  که 7 هدف اساسی را به دنبال دارد.

1- کمک به یادگیری دانش آموز           2- کمک به یادگیری دانش آموز  برای آشنایی  باهدفهای آموزشی درسی 

3- برانگیختن رغبت و  علاقه ی دانش آموزان به یادگیری         4- تصمیم  گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس

5-اصلاح روش تدریس          6- ارتقا و طبقه بندی دانش آموزان

7- تصحیح نتایج فعالیّت های فراگیران و دادن  بازخورد به آنها. [3]

هدف ارزشیابی خدمت به آموزش است، نه در کمین نشستن  برای غافلگیر کردن دانش آموز و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ  موفقیّت رامی توان با کاربرد روش  صحیح  در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد.  [4]

اطّلاعات حاصل از سنجش و  ارزشیابی مستمر هر دانش آموز باید به این پرسش  معلم         پاسخ دهد که این دانش آموز درکجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه میتوانم بکنم؟ نه اینکه معلم نتیجه گیری کند که مثلاً این دانش آموز  زیرحد متوسط یا کند ذهن یا تیزهوش  است. [5]

مواردی که در ارزشیابی ها با ید رعایت کرد:

1- آنچه که ارزش اندازه گیری داشته باشد.        2- ارزیابی دانش پایه  و عمیق

3-  توانایی تفکر، درک و استدلال علمی            4- تعیین حدودی که فراگیران درک کرده اند

5- هم توجه به فرآیند و فرصت یادگیری و هم به نتیجه نهایی.       6- استمرار ارزشیابی

7- سنجش توان کار گروهی و  انفرادی                     

دسته بندی ارزشیابی  های آموزشی

 

1- آغازین         2- تکوینی  3- تشخیصی   4- پایانی  (تراکمی)

 

 

 

 

اهمیت ارزشیابی تکوینی

 

ارزشیابی جز جدایی ناپذیر و اساسی در فرآیند  یاددهی، یادگیری است به طوری  که اگرمعلم شکل  اجرای آن را  هرگونه انتخاب کند اندکی از آثار آموزشی آن نمی کاهد.

به  علّت  اهمیّت این  ارزشیابی در توصیف داده ها و رفتارها در این بحث به آن می پردازیم.

- نظارت معلم بر تحقّق انتظارات آموزشی وپرورشی  بخش های گوناگون هر مطلب  آموزشی.

- هدایت مداوم یادگیری دانش آموزان بر اساس توانایی هایشان به سمت تحقّق انتظارات آموزشی و  پرورشی.

- اصلاح بهبود روش های آموزش  و پرورش اعمال شده در کلاس درس.

- کشف راهکارهای متناسب بارشدهردانش آموز تا او بتواند از مرز کنونی توانایی هایش فراتر رود.

- پی بردن  به  جریان  های روان شناختی مؤثر در یادگیری دانش  آموزان و ارائه  ی بازخور لازم و  مناسب.

- آگاهی از چگونگی تشکیل  ساختارهای  ذهنی مربوط به دانش، مهارتها و نگرش اکتسابی و چگونگی فرآیند و نحوه  ی  استفاده از آن در حل مسائل در شرایط و  موقعیّت جدید.

- ارائه  بازخورد لازم به  دانش آموزان در مورد  فعالیّت ها  و کوشش های                     آموزش وپرورش به منظور ایجاد توجه لازم و افزایش و  علاقه به فعالیت ها در آنان.

- انطباق روش،  برنامه، وسایل و منابع آموزشی  با نیازهای دانش آموزان.

- کشف شکاف بین انتظارات آموزشی و پرورشی با دانش، فهم، مهارت  و.... دانش آموزان و کمک به آنان برای کاهش این فاصله.

- آگاهی معلم از اینکه در کلاس درس چه موضوعی راآموزش  داده است  و  این که                کدام قسمت از آموزش به کار بیشتر نیاز دارد.

در واقع تفسیر نتایج ارزشیابی تکوینی به  این منظور انجام می شود که مشکلات،                 نارسایی هاو بدفهمی های یادگیری هر یک  از دانش آموزان مشخص شود. و نیز                روشهای مناسب برای رفع آنها را به معلم و دانش آموز نشان دهد.

به بیانی دیگر، نتایج این نوع  ارزشیابی پیشرفت  تحصیلی،  فرضیه هایی را در اختیار معلمان به عنوان پژوهشگران  آموزشی قرار می دهد تا با توجه به آنها به رفع بدفهمی ها،  نارسایی ها،  و مشکلات احتمالی یادگیری  دانش آموزان، (زمانی که فعالیّت ها و کوشش                        آموزش و پرورشی در جریان هستند) اقدام کنند.  [8]

فواید ارزشیابی تکوینی

اجرای راهبردهای ارائه شده در کلاس درس طی دوره و زمان آموزش،  این فواید را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت.

- کسب مهارتهای بحث و گفت وگو                   - کسب  مهارت های مربوط به ارتباطات بین فردی

- مشارکت در فعالیّت های گروهی                    - ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری

- کسب مهارت های مطالعه ی درست                   - توجه به موضوع مورد مطالعه

- تلفیق مهارت های شنیدن،خواندن،  تفکر ونوشتن      - تثبیت یادگیری  از طریق مرور کردن، سؤال و  جواب، یافتن جواب و...

- درک ارتباط بین مطالب خوانده  یا شنیده شده            -ارتباط بین یادگیری های قبلی و بعدی (معنی دارکردن یادگیری)

- کشف انتظارات آموزشی و پرورشی                         - شرکت فعّال در یادگیری از طریق تفکر فردی و گروهی

- کسب مهارت تفکر  انتقادی                                    - کنترل و مدیریت مثبت کلاس درس

- افزایش  اعتماد به نفس و ابراز وجود.                          - کسب مهارت های ابراز وجود

- افزایش مهارت های شناختی و فراشناختی خود.            

 

 

چه موقع ارزشیابی معتبر  است

زمانی که 1- آموزش  با پژوهش همراه باشد 2- آموزش با ارزشیابی تلفیق شده باشد.

3- ارزشیابی  ارزشی بیش ازموفقیّت در جلسات امتحان را داشته باشد.     4- فعالیّت های گروهی فرد را اصل قرار دهد.

5- افراد را به یک فراگیرمادام العمر تبدیل کند.

و در یک کلام آموزش باید شیوه های یادگیری را به فراگیر بیاموزد تا خود در هر زمان که بخواهد، آنچه را نیاز دارد بیاموزد بدون آنکه نیازمند آموزگاری باشد.

ارزشیابی توصیفی

امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه  دیده ی  حرمت نگاه کند.  موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.

پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد  مهارت ها، تواناییها و          دانش و نگرش  دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد.  برخلاف ارزشیابی کمی که با               داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت  برخوردار است.                باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای  مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.

اما باید این  مطلب  را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و  مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر  بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت  برخوردار است.

و همچنین  این دو ارزیابی از نظر ابزارهای  جمع آوری داده ها نیز با  هم فرق  دارند:      ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً  آزمونهای عینی یا استاندارد با پاسخ های ازقبل  تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می  توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری  و گزارش های روزانه  و.................می باشد.

به عنوان مثال:   تعداد پرسش های فراگیران در کلاس =  کمی  است

             اما  نوع پرسش  های فراگیران  در کلاس= کیفی است     یا        حجم  هر پرسش وپاسخ آن=  کّمی است     

         نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است

ارزشیابی توصیفی یا کمی  را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر  ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در  واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از  دانش آموز              به عمل آورده ایم می پردازد.

 

کاربردارزشیابی توصیفی:

1-  بهبودیادگیری           2-  ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه        3- افزایش بهداشت  روانی کلاس       

 4- اعتماد به نفس           5- افزایش روحیه انتقادپذیری در  کودکان        6- افزایش  مشارکت در یادگیری

7- رشد مهارت خود اصلاحی و خود تنظیمی     8- رشد و توانایی نقد  خود        9- بهبود  عملکردها

10- خارج شدن از برنامه های کلیشه ای  و  چارچوبی    11- آرامش در آموزش

 

ابزارهای ارزشیابی  توصیفی:

برای ارزشیابی توصیفی ابزارهای گوناگونی وجود  دارد که در اینجا به 3 نوع آن اشاره می کنیم.

1- پوشه کار         2- پروژه

                                 الف- آزمونهای مختلف از جمله مدادکاغذی

 3- آزمون های عملکرد 

                                 ب- تکالیف درسی

پوشه کار:

 

یک مجموعه هدفدار منظم از کار  و فعالیّت فراگیر  که نشان دهنده تلاش و کوشش و پیشرفت و رشد دستآوردها و موفقیّت های او می باشد. و فراگیران را به فراگیرانی پویا و فعال تبدیل می  کند که در  برابر یادگیری و پیشرفت خود مسئول باشند.

پوشه کار مانند یک جورچین (پازل) مجموعه  ی  قطعاتی از کارهای هدفدار فراگیران است که  به او امکان می دهد تا  توانایی های  خود را از جهات مختلف  به نمایش   بگذارد. که البته هر پوشه می تواند شامل کار یک فرد  یا یک  گروه باشد. که به یک یا  چند موضوع درسی اختصاص  دارد  که البته می توان در زمان معین فراگیر آن را به خانه ببرد یا در  مدرسه نگهداری  شود و در اختیار معلم سال بعد قرار گیرد.

در واقع پوشه کار فرصت شناخت  و اصلاح اشتباهات را به فراگیران می دهد.

چه چیزهایی را باید در پوشه نگهداری کرد:

1- تکالیف انفرادی مدرسه      2- برگه امتحانی      3- تکالیف  گروهی مدرسه         4- گزارش های علمی

5- یادداشت های  کلاسی یا خارج کلاسی دانش آموز     6- ثبت پرسش ها  و اظهارنظرها  در رفتارهای قابل توجه

7- گزارش مصاحبه ای فراگیر با افراد مختلف       8- خلاصه داتسان یا فیلم یا بازدید     9- نمونه کارهای هنری و...

سعی شود کارهای ناتمام با ذکر تاریخ در پوشه گذاشته شود  و کارهای تکمیل شده در پوشه نگهداری شود.

بهترین کار هر دانش آموز در پوشه گذاشته شود. معلم و دانش آموز  در  انتخاب مواردی که در پوشه گذاشته شود با یکدیگر مشورت  کنند.

معیارهایی برای ارزشیابی پوشه ای:

برای آنکه بتوان یک پوشه کار را ارزیابی کرد باید معیارهایی داشت که می  توان به مواردزیر اشاره کرد.

1- دقت  در کار     2- نظم  کار و نظافت ظاهری     3- خلاقیّت و  نوآوری     4- کنجکاوی و پرسش  گری

5- پشتکار و  صبر و  حوصله     6- کاربرد آموخته ها         7-  تصحیح اشتباهات       8- توانایی  استفاده از ابزار

9- توانایی برقراری ارتباط    10- توانایی حل مسئله      11- توانایی طرح  مسئله      12- توانایی  کار گروهی و....

از نتایج ارزشیابی پوشه ها چگونه استفاده کنیم:

1-  به دانش آموز  امکان داده میشود پوشه ی خود را با معلم مرور کند  و مواردی را که می تواند اصلاح کند بگوید.

2- به دانش آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با دانش آموز دیگر مرور  کند

3- به دانش  آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با گروه خود مرور کند.

4- به دانش  آموز امکان داده میشود که محتویات پوشه را با والدین مرور کند.

5-به معلم  این امکان را می دهد که پوشه فراگیران را مرور کند و مواردی که  به کمک نیاز دارند تعیین کند.

6- به دانش  آموزان امکان  می دهد که  از  کارهای خود نمایشگاهی ترتیب دهند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد